در صفحات معرفی شاعران، بخش نقل قولهای احتمالی آنان از دیگران و دیگران از آنان برای شاعرانی که با تعداد زیادی از شاعران دیگر ارتباط داشتند باعث شلوغی صفحاتشان شده بود. لینک به این صفحات را از حالت قبلی خارج کردم و آنها را در یک کادر (به طور پیشفرض بسته شده) به اسم «مشق شعر» تجمیع کردم. لینکها نیز با تصاویر شاعران جایگزین شدهاند.
بخش «آمار» نیز به طور پیشفرض بسته شده است تا کسانی که نیاز به مشاهدهٔ اطلاعات آن دارند آن را باز کنند و از شلوغی صفحه کاسته شود.
به جای لینک ساده به صفحات پیشنهاد تصاویر شاعران نیز اولین تصویر پیشنهاد شده در صورت وجود نمایش داده میشود. این تصویر برای مواردی که تصویر چهرهٔ گنجور از طراحی مشخصی برداشته شده باشد همان تصویر مرجع است.
مجمل (اگر حوصله ندارید پاراگرافهای بعد را بخوانید): در روزهای اخیر پای خیلی از اشعار گنجور میتوانید تصاویر مراجع چاپی آنها را مشاهده کنید. اگر لزوماً تصویر معرفی شده به عنوان «منبع کاغذی گنجور» با متن شعر همخوانی ندارد نگران نباشید این یک فرایند خودکار در حال تکمیل است که امید است در صورت فراهم شدن پایداری حداقلی در ارتباط اینترنتی داخل ایران زودتر به ثمر برسد و نتایج دقیقتر شود.
حدیث مفصّل: یکی از مهمترین اهداف پشت ایجاد نسکبان لینک کردن متون گنجور با منابع کاغذی آن بوده است. فرایندی که با توجه به حجم و تنوع بالای متون گنجور انجام آن به شکل دستی محتاج سالها کار نیروی انسانی است. این کار از این جهت لازم و ضروری است که:
بتوانیم با مراجعه به متن چاپی متوجه شویم کلمات مشکوک به ایراد تایپی در گنجور آیا واقعاً ایراد تایپی هستند یا با توجه به مرجع چاپی درستند.
از جانب دیگر برای پژوهشگران امکان این را فراهم میآوریم که بتوانند در آثارشان به صفحات کاغذی کتابها ارجاع بدهند.
در کل هم، وجود تصویر مرجع چاپی میتواند شائبههای دستکاری متن در گنجور را کاهش دهد و اعتمادپذیری آن را بالا ببرد.
خوشبختانه این که متن کتابهای نسکبان OCR شده و با توجه به دقت نه چندان بالا اما معقول این فرایند به طور حدودی میتوانیم از متن معادل آنها در گنجور مطلع شویم راهکاری را برای فهرستگذاری خودکار متن گنجور بر اساس کتابهای نسکبان در اختیار ما میگذارد.
بر این اساس، با تعیین این که مرجع احتمالی متن هر بخش گنجور کدام کتاب نسکبان است میتوانیم با مقایسهٔ الگوریتمی متن گنجور با متن صفحات کتاب جای آن را در کتاب پیدا کنیم و آنها را با هم لینک کنیم.
الگوریتمی که برای انجام این کار طراحی شده به این صورت است که برای هر شعر از آغاز کتاب تا پایان آن صفحه به صفحه به اندازهای معادل متن شعر یا بخش متن منثور در گنجور متن برمیداریم (به طور معمول برای اشعار کوتاه یک صفحه و برای اشعار طولانی مثل قصاید چند صفحه انتخاب میشود). سپس آمار میگیریم که چند کلمه از متن گنجور در متن نسکبان صفحات انتخاب شده یافت میشوند و نسبتِ تعداد کلمات موجود به کل کلمات را پیدا میکنیم. آستانهای برای تعیین این که متن گنجور و نسکبان صفحات انتخاب شده مطابقت دارند در نظر میگیریم. مثلاً فرض میکنیم اگر ۷۰ درصد کلمات متن گنجور یافت شد این صفحات با هم مطابقت دارند. سپس مقایسه را تا پایان متن کتاب ادامه میدهیم تا اگر صفحهای در کتاب نسکبان با درصد مطابقت بالاتر پیدا شد آن را به عنوان صفحهٔ معادل انتخاب کنیم. به این ترتیب در نهایت در صورت پیدا کردن صفحاتی با مطابقت بالاتر از آستانهٔ تعیین شده، صفحهٔ دارای بالاترین مطابقت را به عنوان صفحهٔ معادل متن گنجور انتخاب میکنیم. در نهایت با توجه به تأثیر صفحات خالی یا صفحات عنوان که میتواند باعث شود صفحهای که در واقع با شعر گنجور مطابق است صفحه یا یکی از صفحات بعدی باشد و همینطور این که تکبیتها و رباعیها و اشعار کوتاه به لحاظ تعداد کلمات کمشان ممکن است با صفحات نامرتبط حاوی تمام کلماتشان تطبیق کنند فرایندهای الگوریتمی سادهای برای حذف موارد نامرتبط نیز آماده کردهایم تا تعداد موارد نامرتبط را کم کند.
در انتخاب این روش آزمایش و خطاهایی انجام شده، مثلاً ابتدا مقایسهٔ ترتیبی اشعار بخش و صفحات کتاب را امتحان کردیم که اگر چه برای بعضی از کتابها با سرعت خیلی بیشتری به نتیجه میرسید، برای بخشهایی از گنجور که کتاب مرجع ترتیب الفبایی نداشته و ما در گنجور اشعار را به ترتیب حروف قافیه مرتب کردهایم کارایی ندارد. پیدا کردن اولین صفحه از کتاب با مطابقت بالاتر از آستانه و عدم بررسی صفحات بعدی نیز به خصوص برای اشعار کوتاه مانند رباعیها که احتمال آن وجود دارد که بسیاری از کلماتشان در صفحات نامربوط کتاب پیدا شوند ایجاد مشکل میکند.
الگوریتم طراحی شده به دلیل بررسی کل متن کتاب بسیار زمانبر است اما در بررسی تصادفی به عمل آمده دقت قابل قبولی دارد و میتوان با اختصاص منابع پردازشی به آن این نقیصه یعنی زمانبر بودنش را جبران کرد.
خودکارسازی این فرایند با حذف نیاز به نیروی انسانی میتواند در آینده امکان این را هم اضافه کند که علاوه بر چاپهای مرجع گنجور، متن شعر را در چاپها و تصحیحهای دیگر نیز پیدا کنیم و آنها را با شعر لینک کنیم و در آینده بتوانیم متن شعر را در نسخههای بدل چاپی دیگر نیز در دسترس داشته باشیم و بررسی کنیم.
متأسفانه با توجه به این که سرور نسکبان در ایران قرار دارد و طی روزهای اخیر اختلالات همیشگی اینترنت ایران شدیدتر شده این که این فرایند چه زمانی تکمیل شود چندان در کنترل ما نیست (لازمهٔ پیشرفت این فرایند ارتباط پایدار سرور گنجور که در خارج از ایران قرار دارد با این سرور در داخل ایران است). تا کنون کتابهای مرتبط با اشعار تا حدود قرن هفتم مشخص شده و در صف پردازش قرار گرفتهاند که پیش از شدت گرفتن این اختلالات با سرعت مناسبی در حال پردازش و تکمیل بودهاند.
بعد از پایان فرایند تطبیق متن کتابهای چاپی با متن گنجور مرحلهٔ دیگری را آغاز خواهیم کرد که بین چند نسخهٔ چاپی مرتبط با یک بخش در گنجور بخشی را که با احتمال بالا منبع کاغذی گنجور بوده با الگوریتمهایی مشابه همان الگوریتمهای آماری که شرحشان آمد پیدا کنیم. تا آن زمان، اولین نسخهٔ چاپی پردازش شده به عنوان مرجع معرفی شده (تا دسترسی به آن از طریق ویرایشگر متن گنجور آسان باشد) اما در عمومِ موارد، لزوماً این موارد مرجع کاغذی گنجور نبودهاند.
آقای دکتر احمدرضا بهرامپور عمران در کانال تلگرام خودشان تا به حال چند باری دربارهٔ «شعر مشارکتی» -شعری که چند شاعر در سرودن آن کمک میکنند- صحبت کردهاند.
در اغلبِ رشتههای هنری میتوان نمونههایی از آثار را برشمرد که با همکاری دو یا چند تن آفریده شده. گمان میکنم مشهورترین نمونههای این همکاری را باید در عالمِ موسیقی و آثارِ دوصدایی یا چندصدایی جُست. در شعرِ فارسی اما کهنترین نمونه شاید همان ماجرای احتمالاً افسانهای چگونگیِ راهیافتنِ فردوسی به دربارِ محمود، با سرودنِ مصراعِ «مانند سنانِ گیو در جنگِ پشن» در تکمیلِ یک رباعی باشد. [این افسانه را در تذکرة الشعرای دولتشاه سمرقندی نیز میتوانید در این صفحه بخوانید] در تاریخِ ادبیاتِ فارسی منظومههایی ناتماممانده (ازجمله منظومهای از وحشیِ بافقی) نیز سراغداریم که شاعر یا شاعرانی دیگر آن را به سرانجامرساندهاند. و این نمونهها جدا از حک و اصلاح و چکشکاریهای اساسیِ آثارِ شاعران از سوی دیگر شاعران یا منتقدان است. در شعرِ جهان اعمالِ ویرایشِ سختگیرانهٔ ازرا پاوند بر «سرزمینِ بیحاصلِ» الیوت مشهور است؛ در شعرِ امروزِ فارسی نیز قطعهای از شاملو که سطرهایی از آن را نیما (در مقامِ استاد) ویرایشکرده و سطرهایی از آن را سروده است. ضمناً حسابِ اشعارِ مشارکتی یا دوشاعره و گاه چندشاعره، جدا از دفترهایی است که گاه ممکن است دو یا چند شاعر با قطعاتِ شخصی در دفتری واحد منتشرکنند؛ برجستهترین نمونهٔ آن هم «ترانهها/بالادهای غنایی» سرودهٔ کولریج و وردزورث است. گرچه اغلبِ قطعاتِ این مجموعه از آنِ وردزورث است اما قطعهٔ مشهورِ «دریانوردِ کهنسالِ» کولریج نیز در همین دفترِ مشترک آمده است. خواهران برونته (امیلی، شارلوت و آن) نیز مجموعهشعری را مشترکاً و با نام مستعار منتشرکردند؛ اثری که تنها دو نسخه از آن به فروش رسید. بیست ویک قطعه از این مجموعه سرودهٔ امیلی برونته بود (زن و ادبیات، گزینش و ترجمهٔ منیژه نجم عراقی و همکاران، نشر چشمه، ۱۳۸۲، ص ۳۹۴). در ایران نیز صدرالدین الهی و غ. تاجبخش مجموعهای مشترک با عنوانِ «خار» منتشرکردند. در عالمِ داستاننویسی نیز «شبهای مِدان»، مجموعهداستانی مشارکتی است نوشتهٔ امیل زولا و همفکرانش، در گروهِ «مِدان»*.
در شعرِ امروز مشهورترین قطعاتِ دوشاعره در دفترهای یدالله رویایی نمونه دارد. دلتنگیهای ۵ و ۶ را رویایی و فروغ با هم سرودند و رویایی در توضیح آورده: «چقدر بدبختم من که هنوز ماندهام تا در این جهان بنویسم که دلتنگیهای ۵ و ۶ را با فروغِ آنجهانی، با هم ساختهبودیم» (انتشاراتِ روزن، ۱۳۴۶، ص ۱۱۴). رویایی در یادداشتی دربارهٔ قطعهای در دفترِ «دریاییها» نیز یادآورشده: «سطرِ آخرِ صفحهٔ ۶۷ و سه سطرِ اولِ [صفحهٔ] ۶۸ از فروغ است» (انتشاراتِ روزن، ۱۳۴۷، ص ۷۸):
«دلتنگیِ ۶»
«شب در گریزِ اسبِ سیاه/ یک صف درخت/باقیمیمانَد/ در چهار کهکشانِ نعل/ یک صف درخت/ بیشیهه میگذشت/ رگِ بریده دهان باز کرد و ریخت/ افقِ دراز/ دراز/ درازِ لختهلخته، درازِ مذاب/ زنی در اصطکاکِ رانهایش/ گُر میگرفت/ ستارهای رسیده در تهِ خود چکهکرد/ صدایی از سرعت پرسید: کجا؟/ کجا؟/ اما جواب/ گذشتن بود/ و در گریزِ اسبِ سیاه/ سرعت پیادهمیرفت/ سرعت صفِ درخت بود که میماند» (دلتنگیها ۸_۲۶).
نمونهٔ برجستهٔ دیگر از این شاید که بتوانگفت «باهمسرایی» را در قطعهای نُهسطری از اسماعیلِ شاهرودی، هوشنگِ بادیهنشین و یدالله رویایی، میتوان دید. تفاوتِ این قطعه با نمونههای مشابه در آن است که اینجا نیز مانندِ نمونههای مشارکتیِ فروغ و رویایی (در «دلتنگیها») پیدا نیست کدامیک از شاعران کدامین سطر را سروده:
«توکلتُ علیالله»
مردِ ماهیگیر با نجوای بسمالله
قایقِ خود را بسانِ قایقِ خورشید
روی ناهموارِ موج آهستهمیرانَد
دستهایش میسراید آیتالکرسی به هر آمد-شدِ پارو
و نگاهش میدهدپرواز صدها مرغِ سبزِ بادها را در فضای قصرهای موج
آفتابِ گرم را با جلوهٔ هر یاد میخوانَد
آفتاب اما نمیداند که مردی هست و موجی از توکلتُ علیالله در سرش سرشارِ ماهیها
وینک آیا در درونِ تورِ ماهیگیر
حسرتِ صد ماهیِ چالاک میماند؟ (اسماعیلِ شاهرودی، مجموعه اشعار، انتشاراتِ نگاه، ۱۳۹۰، صص ۱-۳۴۰).
* عنوانِ گروه؛ و دراصل نامِ مِلکی از امیل زولا که ناتورالیستها در آن گردهممیآمدند.
استاد گرامی در دو نوشتهٔ دیگر نیز به همین مسئله اشاره کردهاند. یک جا شعری مشترک از رؤیایی و فروغ را که در نوشتهٔ پیشین دربارهٔ آن صحبت کرده بودند آوردهاند و جای دیگر همین اخیراً دربارهٔ شعر طنز دیگری سرودهٔ شاعران عضو محفل قمپز صحبت کردهاند.
غرض از نقل این مقدمه آن بود که به دوستان شاعر ابزاری را که برنامهنویسان برای برنامهنویسی مشارکتی از آن استفاده میکنند معرفی کنم. این ابزار سورس کنترل نام دارد و پرطرفدارترین نرمافزاری که امکانات چنین ابزاری را در دسترس میگذارد گیت (git) نام دارد که بدون نیاز به نصب نرمافزار از طریق سایت گیتهاب قابل استفاده است.
روش استفاده از آن به این صورت است که میتوانید با تعریف یک پروژه، یک فایل متنی در آن ایجاد کنید. سپس کاربران دیگر یک کپی از پروژهٔ شما بسازند (به اصطلاح آن را فورک کنند) و فایل متنی شما را ویرایش کنند. یا کلمات آن را تغییر دهند یا خطوطی از آن را حذف و خطوط جدیدی به آن اضافه کنند. تغییرات آنها روی پروژهٔ شما تأثیر نمیگذارد. اما آنها میتوانند درخواست کنند که تغییراتشان روی پروژهٔ شما اعمال شود (به اصطلاح پولریکوئست (pull request) بزنند). شما میتوانید درخواست تغییرات دریافتی را رد کنید یا آن را بپذیرید و روی فایل متنی اصلی اعمال کنید. به این ترتیب تاریخچهٔ تغییرات، این که چه کسی چه تغییری را داده و کدام خط سرودهٔ چه کسی است در تاریخچهٔ پروژه قابل مشاهده خواهد بود.
خلاصه و اصل مطلب (اگر حوصله ندارید پاراگرافهای بعد را بخوانید): در سایت نسکبان به نشانی naskban.ir امکان مرور و جستجو در متن بیش از سیهزار کتاب فارسی با قالب PDF دریافت شده از کتابخانهٔ اینترنتی سها را دارید. قابلیتهای افزودهٔ آن بر سها، امکان جستجو در متن کتابها، نشانیهای یکتا برای صفحات کتابها و امکان فهرستگذاری گنجور بر اساس کتابهای چاپ شدهٔ در دسترس از طریق آن است. برای دسترسی به و استفاده از آن باید در آن نامنویسی کنید.
پردهٔ اول: روزگاری دور (چهارده سال پیش) یکی از همراهان گنجور با من تماس گرفت و گفت شعری از پروین اعتصامی در کتابهای درسی دوران ابتداییشان بوده که اکنون در میان آثار پروین نیست. علیرغم آن که عموماً من از دست بردن در آثار و اضافه کردن جاماندههای اینچنینی پرهیز میکنم نمیدانم به چه دلیل -شاید برای راضی کردن دل خودم و آقای رضا سیمی- آن را به ته مثنویات پروین چسباندم. کمی بعد دوستانی آمدند و زیر آن نوشتند که از پروین نیست و یا از ایرج میرزاست یا از عباس یمینی شریف. از آن جهت دلچرکین شدم و علیالحساب با وجود آن که شعر هنوز ذیل آثار پروین هست در عنوانش گوشزد کردم که شاعر شعر ناشناخته است.
دوست داشتم منبع نقل این کتاب را پیدا کنم و ببینم از کیست. اما چطور؟ چطور میشود کتاب مرجع را پیدا کرد؟ این دغدغه با من بود تا آن که ابزارش را ساختم و در هنگام نوشتن این متن آن را یافتم: اینجا (برای مشاهدهٔ این صفحات میبایست در نسکبان که جلوتر معرفیش میکنم نامنویسی کنید)، کمی اینجا، کمی اینجا و کمی هم اینجا و اینجا. اما مسأله هنوز حل نشده. در کتاب چاپی نام شاعر ذکر نشده. منتهی یکی از دلایلی که امروز میتوانم در مخزن بزرگی از کتابهای چاپی چنین جستجویی انجام دهم دغدغهٔ گشودن رمز این معما بود. معمایی که با این حکمت گشوده نشد.
پردهٔ دوم: هدف اولیهٔ ساخت گنجینهٔ گنجور افزودن آب و رنگ به حال و هوای خشک و متنزدهٔ گنجور با استفاده از نسخههای نفیس خطی خصوصاً آنها که نقاشی داشتند بود. در ادامه و با توجه به آن که برای تصحیح خطاهای تایپی نیاز بود تصویر نسخههای کاغذی مرجع اشعار را ببینیم تصاویر کتابهای چاپی را نیز به آن افزودم.
گنجینهٔ گنجور از آغاز برای نگهداری تصاویر باکیفیت از نسخههای نفیس طراحی شده بود و برای در دسترسگذاری کتابهای چاپی، میبایست آنها را از PDF به تصویر تبدیل میکردم. فرایندی که با وجود کاهش کیفیت تصاویر به نسبت فایل PDF مورد استفاده باعث افزایش چندبرابری حجم آن میشود.
به خاطر این مشکل تصمیم گرفتم که سامانهای جدا برای نگهداری فایلهای PDF طراحی کنم که در آن نیاز نباشد قالب فایل اصلی تغییر کند در عین حال بتواند امکاناتی مشابه گنجینهٔ گنجور شامل نشانی یکتا برای هر صفحه از فایل را فراهم کند. همینطور امکان فهرستگذاری کتاب مطابق با متن گنجور نیز در آن وجود داشته باشد.
در جستجو برای منبعی متمرکز از فایلهای PDF قابل استفاده در ابتدا به کتابخانهٔ تخصصی ادبیات و از آنجا به سها رسیدم. مجموعهای عظیم از هزاران کتاب قابل دریافت در قالب PDF با ابردادههای توصیفکنندهٔ محتوای کتابها که البته من را در فیلتر و حذف کتابهای غیرفارسی آن به زحمت انداخت (عمدتاً فکر میکنم مشکل پیدا نشدهٔ کدهای خودم باشد) اما تلاشی که برای راهاندازی آن چه جمعآوری کتابهای پیشتر اسکن شده و چه اسکن کتابهای اسکن نشده شده شگفتانگیز و باورنکردنی است. به راستی که دستمریزاد!
از آنجا که حجم و جنس دادههای پروژهٔ جدید از گنجینهٔ گنجور متفاوت بود آن را از گنجور و گنجینهاش جدا کردم به این معنی که اطلاعات آن در پایگاه دادههایی مجزا و هماکنون روی سروری مجزا نگهداری میشود (سروری که برای پشتیبانگیری از گنجور تهیه شده). از این جهت کاربران نامنویسی شده در آن نیز با گنجور یکی نیستند و کاربران میبایست برای استفاده از امکانات اختصاصی در آن جداگانه نامنویسی کنند.
نام این سامانهٔ جدید نسکبان است (نام دامنهای که سالها پیش با هدف میزبانی گنجینهٔ گنجور ثبت شده بود و با تصمیم به ثبت آن به عنوان زیردامنهای از گنجور بلااستفاده مانده بود). سامانهای که به نوعی خود فهرستی بر سهاست (در آینده ممکن است منابع دیگری نیز به آن افزوده شود)، اما امکانات اضافهای ارائه میکند.
ویژگیها و امکانات مهم نسکبان در حال حاضر به شرح زیر است:
۱. هر کتاب و هر صفحه از هر کتاب در آن نشانی مجزایی دارد. از این جهت میتوانید به صفحات کتابها در آن لینک بدهید. نشانی کتابها یک عدد (شناسهٔ آنها) و شناسهٔ صفحات کتابها شمارهٔ صفحات آنها بعد از خط کج (/) جدا شده از شناسهٔ کتاب متناظرشان است.
امکان کپی آسان لینک صفحات (کتابها، صفحات کتابها و جستجوها) نیز در نظر گرفته شده است.
۲. متن (تقریباً) تمام کتابها با استفاده از نرمافزار بازمتن تسرکت (tesseract) که از زبان فارسی نیز پشتیبانی می کند OCR شده است و میتوانید در متن آنها بگردید (قطعاً خروجی OCR پراشکال است اما برای یافتن شواهد به اندازهٔ کافی خوب است، ضمناً با توجه به سختافزار سرور فعلی نسکبان باید در جستجوی تماممتنی پرحوصله باشید).
جستجوی پیشفرض در ابردادههای کتابها (عناوین و نام پدیدآورندگان و …) انجام میشود و برای جستجو در متن کتابها باید از دکمهٔ دیگری استفاده کنید:
میتوانید عبارتی را در متن تمام کتابها بگردید (اگر میخواهید عبارتی ترکیبی را به طور دقیق جستجو کنید آن را بین دو علامت “ قرار دهید). در صفحهٔ نتایج فهرست تمام کتابهایی را خواهید دید که این متن در آنها یافت شده است.
با انتخاب هر کتاب از نتایج نمایش داده شده، عبارت جستجو شده دوباره در متن آن کتاب جستجو میشود و تصاویر صفحات حاوی آن به همراه متن حاوی عبارت به صورت برجستهشده نمایش داده میشوند.
با انتخاب هر صفحه میتوانید تصویر آن صفحه را ببینید. امکان آن که از ابتدا عبارتی را در یک کتاب خاص بگردید نیز وجود دارد. آن را باز کنید. امکان جستجو در متن آن (اگر OCR شده باشد) از کادر بالای آن وجود دارد.
۳. کاربران میتوانند کتابها و صفحات آنها را نشان کنند و به فهرست نشانشدههایشان دسترسی دارند.
۴. از کارکردهای ثانویه که بگذریم 😉 امکان فهرستگذاری صفحات کتابهای نسکبان با متن گنجور فراهم شده است. لذا میتوان امیدوار بود که در آینده منابع چاپی همهٔ متون گنجور را با استفاده از آن فهرستگذاری کنیم. روش کار مشابه همان کاری است که در گنجینهٔ گنجور انجام شده. پس از نامنویسی و ورود به نسکبان، کتاب مد نظر را پیدا میکنیم. وارد آن میشویم و زیر صفحهای که با شعری از گنجور مرتبط است از دکمهٔ «پیشنهاد شعر مرتبط با گنجور» به صفحهای مانند شکل بعد میرسیم که میتوانیم در دو سمت صفحه نسکبان و گنجور را ببینیم و بین صفحات آنها مستقلاً حرکت کنیم.
۵. نسکبان هماکنون روی سروری که برای پشتیبانگیری از دادههای سرور اصلی گنجور تهیه شده میزبانی میشود. این سرور در ایران قرار دارد و احتمالاً با فیلترشکنها و شاید با کاربران خارج از ایران مشکلاتی داشته باشد. از آنجا که مهمترین شاخص تهیهٔ این سرور فضای دیسک بوده مشخصات سختافزاری خوبی هم ندارد. به این دلایل انتظار ندارم که این سرور در برابر ترافیک بالای ورودی پاسخگویی مناسبی داشته باشد. خصوصاً که جستجوی متنی داخل همهٔ کتابها نیز پردازهٔ سنگینی است. در آینده پروژههای امیدوارکنندهای مانند ایران سرچ و همینطوراحتمالاً خود سها و کتابخانهٔ ادبیات -اگر قابلیت جستجوی متنی داخل کتابها را اضافه کنند- میتوانند جایگزینهای پایدارتری برای نسکبان باشند و کارکرد نسکبان بیشتر به یکپارچگی آن با گنجور محدود شود. بسته به استقبال و میزان پایداری شاید در آینده سرور بهتری برای نسکبان تهیه کردم تا پاسخگویی بالاتری داشته باشد. در حال حاضر و با توجه به شلختگی کلی در طراحی و کمبود امکانات نرمافزاری نسکبان و همینطور سرور و سختافزار زغالی با توجه به کارکردهای -در حال حاضر- به نظر بینظیرش، نسکبان رتبهٔ بالاتری به نسبت گنجور در کسب عنوان «لنگه کفش کهنه در بیابان» کسب میکند 😉 !
نسکبان جای زیادی برای کار و بهبود دارد. برای آن که کنترل بهتری روی آن داشته باشم استفاده از آن را منوط به نامنویسی و ورود کاربران کردهام. به این ترتیب از ایندکس شدن میلیونها صفحهٔ آن روی گوگل جلوگیری میکنم، آمار دقیقی از میزان استفاده از آن دارم، احتمالاً حجم استفاده از آن به دلیل آن که بسیاری از سد نامنویسی و ایجاد حساب کاربری عبور نمیکنند پایین و کارایی آن با وجود سختافزار ضعیف معقول باقی میماند و اگر بعدها خواستم آن را واگذار کنم مالک و نگهدارندهٔ بعدی دست بازتری روی انتخاب آن که آن را چطور میخواهد در اختیار کاربر نهایی قرار دهد خواهد داشت.
دوست عزیزی از کشور پاکستان چندی است که در گنجور فعالیت میکند و به سهم خود به غنای محتوای آن کمک میکند.
مخدوم حسان لاهوری (نامی که خود او در انتشار روخوانیهای اشعارش در گنجور از آن استفاده میکند) چندی پیش جویای آن بود که چرا کسی اشعار اقبال لاهوری را نخوانده است. همچنان که در پرسشهای متداول گنجور توضیح داده شده است روخوانی اشعار یک فرایند داوطلبانه است و انتخاب آن که چه شعری خوانده شود به عهدهٔ خود داوطلبان است. از آنجا که عموماً علاقمندان تمایل به روخوانی اشعار شاعران مشهور دارند روخوانیهای زیادی برای جز چند شاعر انگشتشمار همهکسپسند ارائه نشده است. حسان عزیز وقتی که از علت این امر مطلع شد آستین همت را بالا زد و خودش دست به کار شد.
او که فارسیزبان نیست با تکیه بر روخوانیهای اشعار مشهور کلماتی را که نحوهٔ خوانده شدن آنها را در فارسی نمیدانسته پیدا کرده و با تلاش فراوان تا به حال بیش از پنجاه شعر از اقبال را روخوانی کرده است.
این یک نمونه ویدیوی تولید شده توسط این ابزار است (برداشته شده از این نشانی):
حسان لاهوری و دوستانش برای شناساندن بهتر گنجینهٔ آثار اقبال لاهوری در شبکههای اجتماعی نیز حضور پررنگی دارند و میتوانید در هر یک از شبکههای اجتماعی زیر میتوانید حاصل تلاشهایشان را ببینید و دنبال کنید:
منابع متون گنجور عمدتاً کتابهای چاپ شده و در معدودی موارد نسخههای خطی هستند. پیش از انتشار دستور خطهای نوین مثل دستور خط فرهنگستان (اگر در دنبال کردن لینک با خطا مواجه شدید مشکل فنی و ناشی از انقضای گواهینامهٔ SSL سایت فرهنگستان است، پذیرش ریسک پیشنهادی توسط مرورگر در این مورد خاص انشاء الله خطری برایتان ایجاد نمیکند) منبع متمرکزی به عنوان استاندارد دستور خط وجود نداشته است. از این جهت دستور خط فارسی در کتابهای مختلف گنجور از سلیقهها و انتخابهای متفاوتی پیروی میکنند و یکدست نیستند.
یکدست و استاندارد کردن این حجم از متن کاری نیست که در زمان معقولی انجام شدنی باشد و البته گنجور هم فاقد امکانات کافی برای چنین کاری است.
اما با ارائهٔ امکان ویرایش متون و تصحیح غلطهای تایپی انجام این کار خصوصاً برای متون پرمخاطب شدنیتر و در دسترستر شده است. چنانچه حرکتگذاری و آسانخوان کردن متون از اهدافی است که گروهی از همراهان گنجور با استفاده از این امکانات برای رسیدن به آن تلاش میکنند.
مشکلی که اینجا وجود دارد این است که در این وضعیت هم هنوز استاندارد مدون و مشخصی برای ویرایش و یکدست کردن خط در متون گنجور وجود نداشته و ارائه نشده است.
در این نوشته تلاش میکنیم به یک پیشنهاد اولیه بر اساس دستور خط فرهنگستان و بر اساس نیازمندیهای گنجور برسیم.
اوّل نیازمندیهای دستور خط در گنجور را با هم مرور کنیم:
۱. جستجوپذیری: یکی از مهمترین کارکردهای گنجور جستجوی متون است. دستور خط گنجور نباید برای رسیدن به اهدافی مانند آسانخوانی به گونهای ویژه، سلیقهای و غیرقابل پیشبینی شود که اشخاص نتوانند کلمات را مطابق صورتی که در گنجور ظاهر شده حدس بزنند و در کادر جستجو تایپ کنند. تعهد به جستجوپذیری دستور خطهایی را که ممکن است مزایایی از قبیل آسانخوانی ارائه کنند اما مطابق انتظار همگان نیستند و جا نیفتادهاند و استفاده از آنها نیاز به آموزش دارد نفی میکند.
تبصره: عموم موتورهای جستجو و همینطور جستجوگر داخلی گنجور حرکات (کسره، ضمّه، فتحه)، تشدید، همزهٔ بالای ه، تنوین و مواردی مانند آن را در جستجو نادیده میگیرند و آنها را حذف میکنند. از این جهت استفاده از این راهنماهای خوانش استاندارد مغایر با جستجوپذیری در گنجور نیست.
۲. خوانش آسان متون: شکل یک کلمه مثل «برد» در خط فارسی لزوماً نمایانگر آن نیست که کلمهٔ متناظر آن چه کلمهای بوده است. این کلمه میتواند «بُرْد»، «بَرَد»، «بُرَد»، «بَرْد» (به معنی سرما) باشد و حتی زمانی که کلمه به مدد محتوای جملهای که در آن به کار رفته مشخص شود عاملی به نام وزن شعر میتواند باعث شود که همان کلمه به گونهای متفاوت مثلاً با تشدید روی حرف «ر» خوانده شود. حرکتگذاری متون تا حد زیادی میتواند این نقیصه را جبران کند. برای آن که کار به افراط نکشد میتوانیم کلماتی را که کمتر پیش میآید به گونهٔ دیگری خوانده شوند استثنا کنیم.
قواعد پیشنهادی:
۱. در تایپ متون در ویندوز و سایر سیستم عاملها از صفحهکلید استاندارد فارسی (Persian Standard) استفاده کنید. این صفحهکلید با آنچه به طور معمول در ویندوز فعال میشود متفاوت است. تایپ نیمفاصله در این چینش با Shift+Space انجام میشود و امکان تایپ عموم حرکات استاندارد در آن با ترکیب Shift و سایر کلیدها وجود دارد (این چینش صفحهکلید در ویندوزهای خیلی قدیمی با نصب برنامهای جانبی در دسترس قرار میگیرد اما در ویندوزهای بعد از ویندوز ۱۰ و همینطور روی سیستمعاملهای جدید به صورت توکار در دسترس است). معضل احتمالی این صفحهکلید آن است که اعداد را به شکل فارسی و متفاوت با صورت لاتین آنها تایپ میکند که هم در جستجوپذیری و هم در عملیات محاسباتی یا ورود متن در کادرهای محدود شده به عدد در بعضی نرمافزارها و وبسایتها مشکلاتی ایجاد میکند که البته آن هم با سوییچ موقت به صفحهکلید انگلیسی و تایپ اعداد با آن حل میشود.
۲. یای کوتاه روی های ناملفوظ (مثلاً در «نامهٔ من») به همین صورت (هٔ) و با استفاده از نشانهٔ اختصاصی آن در صفحهکلید استاندارد فارسی قابل تایپ با نگه داشتن دکمهٔ Shift و فشردن کلید N (یا شیفت+د) نوشته میشود.
این نویسه در دستور خط فرهنگستان (نسخهٔ لینک داده شده منتشر شده در سال ۱۴۰۲) صفحهٔ ۳۳ نیز به عنوان نویسهٔ استاندارد تایپ یای کوتاه روی های ناملفوظ انتخاب شده است. مزیت آن به نسبت صورت متفاوت متداول یعنی نوشتن کامل ی که با نیمفاصله از ه جدا شده (نامهی من) آن است که در هنگام جستجو به طور کامل حذف میشود و بر خلاف صورت غیراستاندارد که حروف کامل را در جستجو حذف نمیکند در جستجوی عبارات کامل مثل «نامه من» به مشکل برنمیخورد. برای این ترکیب صورت دیگری با استفاده از یک شکل کامل (یک حرف که های ناملفوظ و یا را با هم تایپ میکند به صورت «ۀ») نیز با استفاده از چینش قدیمی صفحهکلید قابل تایپ است که به لحاظ مشکلاتی که در جستجوپذیری متن ایجاد میکند استفاده از آن درست نیست (نرمافزار گنجور در هنگام تأیید پیشنهادهای تصحیحی به طور خودکار آن را با صورت درست جایگزین میکند).
استثنای یای کوتاه روی های ناملفوظ: در موارد معدودی حرکت یای روی های ناملفوظ سکون است (مثال از اخوان ثالث: «به گردهیْ من، به رگهای فسردهیْ من، به زندهیْ تو، به مردهیْ من»). نوشتن آن به صورت پیشنهاد شده در این حالت به لحاظ آن که خواننده را در خوانش متن دچار اشتباه میکند پیشنهاد نمیشود و در این حالت استثنایی نوشتن آن به صورت یای کامل با سکون اجباری روی یا ارجح است.
۳. سرهم نویسی، جدانویسی: در مورد دو کلمهٔ پشت سر هم که به شکل ترکیب به کار گرفته شدهاند (مثلاً «اینجا» یا «گر چه»)، به این قواعد نگاه کنید: اول این که در عرف آیا این ترکیب سرهم نوشته میشود یا جدا، مواردی مانند اینجا و آنجا معمولاً جدا نوشته نمیشود و البته به نظر میرسد تکیه در تلفظ آنها در فرم سر هم و جدا متفاوت است، از این جهت آنها را جدا نمینویسیم، دوم (اگر قاعدهٔ اول این مورد را پوشش نداد) این که آیا معنای کلمهٔ ترکیبی با ترکیب دو کلمهٔ مجزا یکسان است یا خیر، اگر معنای کلمهٔ مرکب ترکیب دو بخش نیست قطعاً میبایست سرهم نوشته شود. سرهمنویسی با جدا کردن حروف چسبان با نیمفاصله ایرادی ندارد اما سرهم نویسی مواردی که نمیبایست سرهم نوشته شوند در آمارگیری کلمات مجزا در گنجور (امکانی که ممکن است بعدها ایجاد شود) مشکل ایجاد میکند.
۴. چسبیدن «که» به «آن» و «این» و موارد مشابه: در جایگاههایی که «که» به «آن» و «این» چسبیده و ترکیب «کان» و«کاین» را ساخته، ترکیب را جدا نمیکنیم (کهاین و کهآن پذیرفتنی نیست) و آنها را همانطور که خوانده میشوند مینویسیم. برای نمایش ترکیبی بودن کلمه صورت «کآن» بر «کان» و «کاین» بر «کین» ترجیح داده میشود. در مورد چسبیدن واو («و») به آن و این در حالتی که «وان» و «وین» خوانده میشود صورتهای «وآن» و «وین» قابل قبول است («واین» احتمالاً موجب بدخوانی میشود). نوشتن «کآن» و «کاین» به صورت «کآن» و «کاین» و هر گونه روشی که سلیقهٔ شخصی قلمداد شود و در متون متداول نباشد نیز درست نیست.
۵. «کی» در غزلیات شمس و «سد» در دیوان وحشی بافقی و … : تعهد به رسمالخطهای اختصاصی نسخ خطی الزامی نیست و جهت جستجوپذیر کردن آنها به شرطی که مسلم باشد که کلمهٔ متداول چیست («که» به جای «کی»، «آن که» به جای «آنک»، «صد» به جای «سد»، «قفس» به جای «قفص» و …) تغییر آن به کلمهٔ متداول ترجیح داده میشود.
۶. استفاده از علائم سجاوندی میبایست مطابق کارکرد و تعریف استاندارد آنها باشد و استفاده از آنها به منظور تسهیل خوانش زمانی قابل قبول است که در آن افراط نشود و القای معنای نادرست نکند. در صورتی که یک مصرع میتواند با توقف در پایان کلمات مختلف به چند صورت صحیح خوانده شود نمیبایست علامتگذاری باعث نفی صورتهای دیگر خواندن شعر شود چنان که محتمل است که شاعر عمداً قصد ایجاد ابهام روی نحوهٔ خواندن شعر را داشته است تا بتواند معانی متفاوتی را از این طریق خلق کند.
۷. علائم سجاوندی (ویرگول، علامت سؤال و علامت تعجب و …) به کلمهٔ قبلی بدون فاصله میچسبند و با کلمهٔ بعدی فاصله دارند (نمونه: «گفتا: کدام دل؟ چه نشان؟ کی؟ کجا؟ که برد؟» و نه «گفتا : کدام دل ؟ چه نشان ؟ کی ؟ کجا ؟ که برد ؟») .
۸. جایگاه قافیه: بعضی از قواعد رسمالخط در جایگاه قافیهٔ اشعار برای ایجاد یکدستی در قوافی استثناپذیر هستند. یعنی اگر رعایت رسمالخط صحیح در جایگاه قافیه به یکدستی قوافی یک شعر لطمه بزند از آن صرف نظر میکنیم.
این متن یک پیشنویس ناقص و اولیه است. از دوستانی که از ویراستاری و رسمالخط فارسی سررشته دارند و در آن مطالعه کردهاند و با رویکرد گنجور در مورد تسهیل جستجو در کنار تعهد به یک استاندارد عمومی و پرهیز از رویکرد سلیقهای همگام و همفکر هستند خواهشمندیم نکاتی را که باید در این زمینه در نظر گرفته شود در نظرات این نوشته اعلام کنند تا به آن افزوده شود.
نام تو کنم نقش چو نی برگیرم سوی تو کنم گذر چو پی برگیرم یاد تو کنم نوش چو می برگیرم با عشق چنین، دل از تو کی برگیرم؟ (مسعود سعد)
بهر تو زنم نوا چو نی برگیرم کوی تو کنم گذر چو پی برگیرم چندین کرم و لطف که با من کردی اندر دو جهان، دل از تو کی برگیرم؟ (مولانا)
از مقایسۀ این دو رباعی چند نکته عاید ما میشود: اول. شیوۀ مولانا در برخورد با میراث شعر فارسی، اخذ و اقتباس و ویرایش بوده است. او به مدد حافظه و ذوق، اشعاری را که از حفظ داشته، در ذهن خود احضار و به مناسبت مقام، در متن آنها تصرّف میکرده است. چنین اتفاقی در رباعیات او بارها و بارها تکرار شده است. میزان تصرّف او در متن پیشین، از صفر تا صد بوده است! صفر، یعنی اینکه عین همان متن را بر زبان آورده است و مریدان، آن را وارد دفتر اشعار او کردهاند. کلیات شمس پُر از رباعیات دیگران است و معتقدم اغلب آنها را مولانا در جمع یاران و مریدان بر خوانده است. البته، عدد صد اینجا جنبۀ اغراق دارد. ولی مولانا گاه تصرّفات ذوقی زیادی در شعر دیگران کرده و اثر جدیدی پدید آورده است که گاهی تشخیص آنکه متن اولیه چه بوده، بسیار دشوار است.
دوم. تغییر قافیۀ مصراع سوم، مربوط به پسند زمانه و تغییر فرم رباعی در قرن هفتم هجری است که رباعی چهارقافیهای را نمیپسندیدهاند. پیشتر هم گفتهام که جنبۀ زیباشناسانۀ این تغییر، آن است که با ایجاد وقفه در ضرباهنگ رباعی، برجستگی و اثربخشیِ بیشتری به مصراع چهارم رباعی داده است.
سوم. در بیت اول رباعی مسعود سعد، ناهمطرازیِ موسیقایی بین دو کلمۀ «نقش» و «گذر» وجود دارد و باعث خلل در ریتم رباعی شده است. این عیب، در مصراع سوم رباعی مسعود سعد نیز وجود دارد. کلمۀ «نوش» با «نقش» هماهنگ است، اما با «گذر» نه. مولانا با تغییر کلمۀ «نقش» به «نوا» این ناهماهنگی را بر طرف کرده است.
اوّل بار احتمالاً چهار سال پیش لازم شده که این واژه در جایگاه معادل کلمهٔ «داشبورد» در نرمافزارها در گنجور به کار گرفته شود. در آن زمان حاصل جستجوی ما ما را مجاب به انتخاب این شکل املایی برای این کلمه کرد.
و عموماً در فرهنگها «پیشخوان» را به معنای کسی میدانند که پیش از مجلس وعظ پیشخوانی میکند.
املای «پیشخوان» در معنای «پیشخان» به لطف «پیشخوان خدمات دولت» و البته انتخابهای برنامهنویسان و مترجمان نرمافزارهای تحت وب نیز کم و بیش متداول است و به نظر من مشکلی هم ندارد. از این نظرگاه اگر بسامد کارکرد این غلط مصطلح بر صورت درست آن بچربد مشکلی نیست که به شکل آگاهانه از آن شکل استفاده شود تا از احتمال وقوع پرسش و پاسخهای بیهوده بکاهیم!
خلاصه و جان کلام این مطلب آن است که «پیشخان» در گنجور حتی اگر به زعم شما غلط باشد به علت کمسوادی یا اشتباه سهوی به کار گرفته نشده. این انتخاب آگاهانه و عمدی است و پس از جستجو انجام شده. جستجویی که انتظار میرود حداقل کاری باشد که کسی که میخواهد آن را مستمسک حمله و انتقاد کند انجام داده باشد.
چند سالی است که نسخهٔ تصحیح شدهٔ دیوان اشعار امیر پازواری -شاعری که به زبان تبری/طبری شعر می سرود و نزد اهالی طبرستان و مازندران جایگاهی همچون دیوان حافظ برای فارسی زبانان را دارد و قالب موسیقایی امیریخوانی [برگرفته از نام او] در تمام نواحی تبری زبان کماکان در میان مردمان جاریست- که توسط زندهیاد استاد محسن مجیدزاده (م. م. روجا) به فارسی به نظم درآمده است را در قالب سایت اختصاصی ایشان به آدرس https://mmroja.ir منتشر نمودهام. دیوان اشعار بصورت بخش بندی شده بصورت اچ.تی.ام.ال در دسترس است. لطفاً اینجا را ملاحظه نمایید: دیوان امیر پازواری
مطابق اجازهنامهٔ پیوست به قلم زندهیاد استاد محسن مجیدزاده، بنیاد امیر پازواری (کانون توسعهٔ پایدار امیرکلا) که حقیر موسس و مدیرعامل آن هستم، مسئولیت بازنشر آثار ایشان در فضای مجازی را برعهده دارد.
موجب مزید امتنان خواهد بود شاعر پیشنهادی و اشعارش را در این سایت معرفی شده بررسی نمایید تا چنانچه با شاخص ها و معیارهای شما منطبق بود و مقبول نظر افتاد، مقدمات لازم برای وارد نمودن آن اشعار به گنجور رومیزی فراهم شود و بخت تبریزبانان را بیازماییم شاید این شاعر و عارف نیز در شمار سایر شعرای شهیر کشور عزیزمان ایران، در گنجور جایی یافت. مهرتان افزون و غم از دلتان بیرون باد.
با استفاده از نتیجهٔ زحمات دوستان بنیاد امیر پازواری، اکنون آثار این شاعر بزرگ طبریسرا در گنجور در دسترس است. علاوه بر متن مازندرانی، برگردان فارسی اشعار که به همت شادروان استاد مجیدزاده بعضاً به شعر فارسی تهیه شده در بخش خلاصه/معنی اضافه شده است.
آقای نتاج امیری پس از بررسی اولیهٔ متن در دسترس قرار گرفته در گنجور توضیحات تکمیلی دیگری را نیز ارسال کردند:
به پیوست متن کامل کتاب مرتبط با شناخت امیر پازواری به قلم استاد زنده یاد محسن مجیدزاده (م م روجا) را نیز تقدیم می کنم که چنانچه صلاح دانستید در گنجور در بخش معرفی شاعر به اشتراک گذاشته شود.