اشعار زنده‌یاد عبدالقهار عاصی شاعر نوگرای افغان

30 نوامبر 2012

به لطف استاد گرامی آقای بهروز ثروتی -مدتها پیش- مجموعه‌ای از اشعار زنده‌یاد عبدالقهار عاصی شاعر نوگرای افغان در اختیار گنجور قرار گرفته بود که اخیراً به قالب گنجور رومیزی درآمده و از هفتهٔ گذشته برای دریافت از طریق «دریافت مجموعه‌ها» در گنجور رومیزی و گنجور اندروید در دسترس قرار گرفته است. علاقمندانی که از ساغر استفاده می‌کنند یا تمایل دارند مجموعه را به شکل آفلاین دریافت و نصب کنند می‌توانند این مجموعه را از این نشانی با اندازهٔ حدود ۶۰ کیلوبایت دریافت و نصب کنند.

با هم مقدمهٔ فاضل گرامی آقای ثروتی را بر این مجموعه می‌خوانیم:

نگاهی به زندگی و آثار عبدالقهّار عاصی

نمی‌توان از شعر امروز افغان سخن گفت و نامی از مرحوم عبدالقهّار عاصی نبرد. شاعری که با شعر زندگی می‌کرد، با شعر نفس می‌کشید و با شعر، ‌مبارزه می‌کرد. وی از جسورترین شاعران نوگرای افغانستان بود که هیچ گاه دچار ایستایی در شعر نشد و همواره حرکت و تغییر در شعرش موج می‌زد.

عبدالقهار عاصی در سال ۱۳۳۵ خورشیدی در یکی از دهکده‌های ولایت پنجشیر«ملیمه» ‌چشم به جهان گشود و پس از پایان تحصیلات مقدماتی، آموزش‌های دانشگاهی خود را در دانشکدهٔ زراعت در رشتهٔ گیاه‌شناسی در شهر ‌کابل به پایان برد. نخستین سال‌های شاعری او به سال‌های پایانی دوره‌های آموزشی‌اش بر می‌گردد.‌ به گفتهٔ آقای محمّد کاظم کاظمی در سال‌های واپسین‌ حکومت کمونیستی‌، او و دیگر شاعران و نویسندگان فعّال آن روزگار، تلاشی را شروع کرده بودند برای احیای شعر و ادب فارسی و در عین حال‌، پایه‌گذاری نوعی ادبیات مقاومت زیرزمینی و پوشیده. او در این سال‌ها، پنج مجموعه شعر از خود به چاپ رساند که عبارت‌اند از: «مقامهٔ گل سوری‌»، «لالایی برای ملیمه»، «دیوان عاشقانهٔ باغ‌»، «غزل من و غم من‌» و «تنها ولی همیشه». در سال‌های نخستین‌ پس از پیروزی مجاهدین هم عاصی در افغانستان به سر برد و یک مجموعه ‌شعر منتشر کرد با عنوان «از جزیرهٔ خون‌» که مرثیه‌هایی بود برای کابل‌ جنگ‌زده. آخرین کتاب شعر او که بعد از شهادتش به وسیلهٔ فرهاد دریا دوست هنرمند عاصی در آلمان چاپ شد، «از آتش از بریشم‌» بود.

وی پس از کودتای هفتم اردیبهشت ۱۳۵۷ که کمونیست‌های وابسته به شوروی حکومت را به دست گرفتند با شجاعت تمام شعر خود را در خدمت مردم ستم‌دیدهٔ کشور خود به کار گرفت و به انتقاد از کودتاگران و حکومت غیر مردمی و نامشروع آنان پرداخت. از این لحاظ، شعر وی شعر اعتراض و فریاد است و عاصی هیچ گاه رسالت و تعهّد شعری خود را از یاد نمی‌برد. کم‌تر شاعری در افغانستان با این صراحت و کوبندگی سخن گفته‌اند. امّا افغانستان پس از روی کار آمدن حکومت کودتا یک روز خوش ندید. هر روز جنگ و کشتار و ویرانگری که بخشی از دولت‌مردان سابق و کنونی افغانستان بدان دامن می‌زدند. با این اوضاع نابسامان بخش‌های زیادی از مردم افغانستان چاره‌ای جز گریختن از دوزخی این‌چنین و مهاجرت به کشورهای همسایه نداشتند تا شاید بدین راه، امنیت را برای زنان و فرزندان خود فراهم کنند و از سویی دیگر بتوانند جبهه‌ای فرهنگی و قلمی در خارج از افغانستان بــر ضدّ استبداد داخلی تشکیل دهند. برای این منظور، دو کشور ایران و پاکستان بهترین گزینه‌ها بودند، به ویژه ایران که اشتراک زبانی نیز با این مهاجران داشتند. در شمار این مهاجران، نویسندگان و شاعران بزرگی نیز بودند از جمله سعادتملوک تابش، براتعلی فدایی، محمّدکاظم کاظمی و سیّدابوطالب مظفّری که جریان شعر مهاجرت در ایران را تشکیل می‌دادند و به تدریج، این جریان به غنی‌ترین بخش شعر امروز افغان بدل شد. یکی دیگر از چهره‌هایی که ایران را برای اقامت برگزید شاعر بزرگ، عبدالقهّار عاصی، بود که پاره‌ای از اشعارش تا آن زمان در جراید ایران و نیز در کتاب‌هایی چون «نمونه‌های شعر امروز افغانستان» اثر دکتر چنگیز پهلوان به چاپ رسیده بود و لذا چهره‌ای ناشناخته برای شاعران پس از انقلاب ایران نبود. او از میان کشورهای دور و نزدیک‌، ایران را برگزید؛ شاید می‌خواست حال که از میان هموطنان بیرون رفته است‌، از میان همزبانان نرود. حضور بعضی دوستان شاعر افغان و ایرانی او در این کشور نیز این انتخاب را تقویت می‌کرد. چنین شد که در بهار ۱۳۷۳ خورشیدی با خانواده‌اش به ایران کوچید و در مشهد اقامت گزید و زندگیی همراه با دشواری را در مهاجرت تجربه کرد.

سفر عاصی به ایران‌، برکاتی نیز داشت. او نخستین شاعر مطرح افغانستان بود که بعد از جنگ‌های داخلی به ایران سفر می‌کرد و برای شاعران هموطن خودش در ایران‌، حرف‌های بسیاری داشت‌. شاعران مهاجر و نیز ایرانیان به وسیلهٔ او بیش از پیش با تحولات شعر افغانستان در داخل کشور آشنا شدند.

یکی دیگر از برکات سفر عاصی‌، تألیفاتی است که در این‌جا انجام داد و آمادهٔ چاپ ساخت‌. او در آماده‌سازی ویژه‌نامهٔ شعر معاصر افغانستان در مجلّهٔ شعر سهیم بود و نیز یک مجموعه از شعرهایش را برای چاپ آماده کرد با نام «از آتش از بریشم‌»، که این کتاب پس از مرگش در آلمان و به همّت فرهاد دریا چاپ شد. امّا کتاب دیگر او که بعدها تا حدّی جنجال‌برانگیز هم شد، «آغاز یک پایان» است که خاطرات عاصی را از سقوط کابل و جنگ‌های داخلی در این شهر در بر دارد. عاصی در این کتاب‌، با لحنی گزنده و گاه طنزآمیز به انتقاد از اوضاع کشور در آن سال‌ها پرداخته و البته دولت‌مردان وقت کشور را نیز از نیش قلم خویش بی‌بهره نگذاشته است‌. شاید برای کسانی که از نزدیک با عاصی و روحیهٔ او آشنا نیستند، این یک موضعگیری سیاسی ضد جهادی به شمار آید، ولی اگر حساسیت طبع و ظرافت احساس عاصی را دریافته باشیم‌، در می‌یابیم که به راستی چنین کسی نمی‌توانسته با دیدن آن صحنه‌ها، ملایم‌تر از این سخن بگوید.

ولی در ایران‌، امکان اقامت و معیشت برای عاصی میسّر نشد. در آن زمان دشواری‌هایی برای اقامت وی در ایران به وجود آمد تا آن جا که شاعر آوارهٔ ما با نومیدی روانهٔ وطن شد، در حالی که این‌بیت حافظ را به دوستش فرهاد دریا نوشته بود:

«غم غریبی و غربت چو برنمی‌تابم‌

به شهر خود روم و شهریار خود باشم»‌

و این در حالی بود که فرهاد دریا در پی فراهم ساختن امکان مهاجرت او به اروپا بود. آن دو از کابل با هم رابطه‌ای نیک داشتند. دریا بسیاری از شعرهای عاصی را با آهنگ خوانده بود و آخرین کتاب عاصی نیز به همّت او چاپ شد.

قهار عاصی سرانجام با همسر فاضلش میترا و تنها فرزندش مهستی‌، مشهد را به قصد هرات و سپس کابل ترک کرد. بسیار از آن زمان نگذشته بود که خبر درگذشت او بر اثر انفجار خمپاره در کارته پروان کابل‌، در همه جای افغانستان پخش شد.

عاصی شاعری بود توانا و نوگرا، هم در قالب‌های کهن و هم در قالب‌های نــو، هرچند شعر نو او لطف بیش‌تری داشت. در مجموع، شعرهای او خالی از فراز و فرود نبود. آن‌چه در شعر او بیش از همه جلب نظر می‌کند، دردمندی و حسّاسیت شاعر در قبال وقایع پیرامون است‌، چنان که فقط برای جنگ‌های کابل‌، یک مجموعه شعر فراهم آورد. قدرت تخیّل‌، نوپردازی‌، جسارت در استفاده از واژگان و نیز رنگ محلی شعرها، از دیگر امتیازات شعر عاصی است‌. عاصی شاعری بود نوگرا که روح نوجویی را در تمام اشعار وی به وضوح می‌توان دید. از لحاظ قالب‌های شعری، وی در بسیاری از قالب‌ها به طبع‌آزمایی پرداخت و باید اذعان کرد عموماً از این آزمایش سربلند بیرون آمد. غزل‌های وی از لحاظ اشتمال بر موضوعات متنوّع، در شمار موفّق‌ترین غزل‌های معاصر افغانستان است. پاره‌ای از غزل‌های وی گرایش وی را به غزل‌های بیدل دهلوی نشان می‌دهد که البتّه باید گفت بیدل‌گرایی جریانی رایج در شعر افغانستان امروز است؛ هرچند ابهام و غموضی که در اشعار بیدل –به طور کلّی‌ هست در اشعار وی نیست. بخشی از غزل‌های ‌وی دغدغه‌ها و نگرانی‌های‌یک اندیشمند مسلمان را در قبال ملّت، مذهب و مسایل و پدیده‌های اجتماعی نشان می‌دهد. در این گونه اشعار، زبان ‌وی ساده، ‌صریح و بی‌پیرایه است که پاره‌ای از این سروده‌ها از شهرت زیادی در میان مردم افغان برخوردار است. آن گاه که وی در غزل‌هایش به انتقاد از اوضاع اسف‌بار کشور می‌پردازد بیانش قاطع و بی‌محاباست؛ هرچند ابهام ناشی از ضعـف تألیف بر پــاره‌ای از اشعار وی سایه افکنده است. عاصی در مثنوی‌سرایی نیز دستی داشت که این نوع از آثار وی از دید اشتمال بر موضوعات متنوّع اجتماعی و میهنی درخور اعتناست، مخصوصاً مثنوی‌هایی که حماسه‌ها و تاریخ باستانی سرزمین افغانستان را به تصویر کشیده‌است. مهم‌ترین ایراد این اشعار و به طور کلی اشعار عاصی پرداخت نشدن آن توسّط شاعر پس از سرایش آن‌هاست. برجسته‌ترین اشعار عاصی را باید در شکل‌های آزاد و نیمایی جست،‌به ویژه که در این اشعار به دلیل آزادی شاعر در کوتاه و بلند کردن سطور و نیز گاه شکستن وزن،‌آن ضعف و تعقیدها که در اشعار سنّتی‌اش دیده می‌شود در این اشعار کم‌تر نمایان است. اوج تصویرسازی‌ها و نوگرایی‌های وی نیز در همین قسم اشعار مشاهده می‌شود. در این اشعار، وی راوی دردهای پنهان و آشکار ملّت خویش است و هیچ سطری نیست که صرفاً بیانگر عواطف شخصی او باشد؛ چرا که او زبان ملّتش بود و عواطف وی نیز شمولی فراخود،‌ملّی و گاه جهانی یافته بود. قالب‌های دیگری که عاصی به آن‌ها دلبستگی خاصی داشت دوبیتی و رباعی بود که اشعار فراوانی نیز در این دو قالب سرود. این اشعار از نظر سادگی و بازتاب دادن زندگی و فرهنگ مردم افغان درخور اعتناست. هرچند رباعی‌ها و دوبیتی‌های وی یک‌دست نیستند امّا در کل وی در این قالب‌ها عموماً موفـق بوده است و تـوانسته است موضوعات مختلفی را از جمله عواطف و احساسات شخصی در قبال سرزمین مـادری و فجایع روی‌داده در آن به خوبی نمایش دهد. بسیاری از رباعی‌ها و دوبیتی‌های وی در مجموعهٔ «غزل من و غم من»و «لالایی برایی ملیمه» به چاپ رسیده است و خوانندهٔ معروف فرهاد دریا با صدای دلنشین خود پاره‌ای از آن‌ها را خوانده است. دریغ که این شاعر دردمند، در اوج توانایی خودش از دنیا رفت و نتوانست برگ‌های زرین بیش‌تری بر شعر معاصر افغانستان بیفزاید.

۱۲ نظر برای “اشعار زنده‌یاد عبدالقهار عاصی شاعر نوگرای افغان”

  1. سجاد جلیلیان گفته:

    خیر در جهان نیست که متوجه شما نباشد.
    دوست یا دوستان عزیز که دست در کار گنجور عزیز دارید. من در مورد گنجور و چگونگی اداره‌ی اون در حال حاظر چیز درستی نمی‌دونم اما قبلنا توسط یه انسان خیر خواه راه اندازی و اداره می‌شد
    گنجور یه کار ارزشمند با مشارکت عزیزانی هست که به اینجا دلبستند
    بانک اطلاعاتی بزرگ و بسیار خوبی در اینجا گردآوری شده؛ و کار درستی نیست که به یک فرد یا افراد خاصی وابسته باشه. تا حالا فکر کردید که اگر خدایی ناکرده مشکلی برای دارنده‌ی سایت پیش بیاد یا ایشون دچار حادثه‌ای بشوند چه بر سر گنجور و این بانک اطلاعاتی خواهند آمد؟
    پیشنهاد من اینه که گنجور یه بنیاد خیریه یا یه کلوب یا NGO یه همچین چیزی رو راه بندازه که برای همیشه و بدون وابسته بودن به فرد خاصی پشت گنجور رو داشته باشند.
    ما همیشه برای شما آرزوی بهترینها رو داریم. سلامت و بهروز باشید

  2. hossein گفته:

    سلام خسته نباشید
    می خواستم بدونم چطور می تونم بانک اطلاعاتی رو شاعر های جدید اضافه کنم ممنون

  3. حمیدرضا گفته:

    @hossein:
    اگه منظورتون اضافه کردن شعر توسط خودتونه اینجا رو ببینید:
    http://blog.ganjoor.net/1389/04/27/dg-editor
    اگه مشکل، اضافه کردن به برنامه هستش از طریق منوی مجموعه‌ها می‌تونید مجموعۀ دریافت شده رو اضافه کنید.

  4. حسین باقری گفته:

    سلام خ.اهشا کتابهای تاریخی رو هم اضافه کنید ممنون می شم

  5. علی میرزایی گفته:

    سلام چرا دیوان کامل ملک اشعرا بهار و معزی رو که مدت هاست کار بازبینیش تموم شده به گنجور اضافه نمی کنید. من خودم صفحات زیادی رو بازبینی کردم. آیا زحمت ها هدر رفته؟

    پاسخ: دوست گرامی! خروجیهای نهایی این کار نیاز به یک کار دستی پس‌پردازشی حجیم و وقت‌گیر برای جدا کردن اشعار از همدیگر (بخشبندی) و همینطور تصحیح ترتیب مصرعها دارد (نرم‌افزار OCR عموماً ستونهای مصرعهای اول را پشت سر هم می‌چیند، همینطور مصرعهای دوم را و لازم است هر خط مصرع اول با یک خط از ستون مصرع دوم پشت سر هم قرار داده شوند، هر چند این عملکرد بستگی به نحوۀ چاپ شعر دارد و عمومیت ندارد). هر چند من برای این کارها برنامه‌های کامپیوتری تهیه کرده‌ام اما باز هم نیاز به کار چشمی و کلیک و مراجعه به فایلهای اسکن شده دارد و کار پرزحمت و زمانبری است که متأسفانه برای دیوان بهار که بیش از هزار صفحه است تا کنون تنها نزدیک دویست صفحه از دیوان را به دلیل کمبود فرصت توانسته‌ام بازبینی کنم. دیوان امیرمعزی هم از نظر من با توجه به خروجیهایی که دیده‌ام هنوز به سطح مطلوب نرسیده (حتی فکر می‌کنم در مورد دیوانهای بیدل و بهار هم باید زمان بیشتری را صبر می‌کردم تا کیفیت به سطح مطلوب می‌رسید). به هر صورت، با توجه به حجم کار باقیمانده تصور می‌کنم دیوان بهار معطل می‌ماند تا من فرصت کافی برای تکمیل این پس‌پردازش را پیدا کنم.
    غیر از خروجی نهایی، اطلاعات جمع‌آوری شده -البته با حذف اطلاعات قابل ردگیری مانند IPها و …- به نظر من ارزشهایی برای تحقیقات کامپیوتری و غیر آن در مورد عملکرد یک مشارکت داوطلبانه در یک کار عام‌المنفعه را دارد که می‌تواند با ملاحظاتی در دسترس علاقمندان قرار گیرد. ممکن است من خودم آمارهایی را که به نظرم از کل این کار جالب به نظر می‌رسند استخراج کنم و در دسترس بگذارم.

  6. علی میرزایی گفته:

    درود بر شما!

  7. مصطفی گفته:

    سلام من محصیل در دانشگاه غزنی می باشم که سال آخر من است وموضوع مونوگراف من در باره عبدالقهارعاصی است من کتاب های که درمورد زندگی این شاعر می باشد بیشتر از کدام جا بیابم اگر آدرس آنرا دارید لطغآ برایم ارسال ویا در وبلاک درج کنید .

  8. امینی گرزیوانی گفته:

    شهیدعبدالقهارعاصی میتوان مردی حماسه سرا،امپراطورشعراحماسی نام نهادنه تنهادرعرصه شعربلکه درعرصه مبارزه نیزیک ابرمردمحسوب میشود،خاطرات عاصی اوراهمیشه جاودان نگهداری خواهدکرد.روحش شادوجایش بهشت فروس.
    امینی گرزیوانی

  9. بهشته شاهین گفته:

    باسلام
    واقعا استفاده زیاد کردم .

  10. مرتضی گفته:

    روحش شاد و یادش گرامی باد !

  11. شهرام زمانی گفته:

    زنده باد افغانستان … درود بر شعر….درود بر شعور….روح عاصی شاد….
    وظیفه ایرانیان پاسداری از شعر شاعران پارسی گوی افغان و تاجیک و دیگر نقاط پارسی گوی است…نگذاریم یار دیگر زبان پارسی ک پیشینه ی بیش از هفتصزساله در هندوستان داشت در دیگر سرزمینهای پارسی گوی از دهان بیفتد..زنده باد زبان دری….زنده باد گنجور…

  12. حمید ناظمی گفته:

    برای کمک به بیماران کشور افغانستان
    و جلوگیری از مرگ نخبگان و خبرگان افغان
    لطف کنید لینک زیر را به وبلاگتان بیافزاید
    http://myvegetarianism.mihanblog.com/extrapage/darmanefori

    به یک مترجم برای آنکه کتاب “خام خواری آوانسیان” را به زبان پشتو برای افغانستان و به زبان عربی برای کشورهای عراق و عربستان و یمن و سوریه ترجمه کند نیازمند هستیم
    به علاوه، از شما میخواهیم اگر نسخه ترجمه شده کتاب خام خواری به زبانهای دیگر کشورهای قارهها را میشناسید، نشانی آن را برای ما بفرستید

نظرتان را بنویسید (نکتهٔ مهم: اگر برای نوشتن حاشیه در مورد شعرها اینجا آمده‌اید اشتباه آمده‌اید و باید در خود سایت گنجور حاشیه بگذارید. نظرات بی‌ربط به این نوشته پاک می‌شوند.)