منابع متون گنجور عمدتاً کتابهای چاپ شده و در معدودی موارد نسخههای خطی هستند. پیش از انتشار دستور خطهای نوین مثل دستور خط فرهنگستان (اگر در دنبال کردن لینک با خطا مواجه شدید مشکل فنی و ناشی از انقضای گواهینامهٔ SSL سایت فرهنگستان است، پذیرش ریسک پیشنهادی توسط مرورگر در این مورد خاص انشاء الله خطری برایتان ایجاد نمیکند) منبع متمرکزی به عنوان استاندارد دستور خط وجود نداشته است. از این جهت دستور خط فارسی در کتابهای مختلف گنجور از سلیقهها و انتخابهای متفاوتی پیروی میکنند و یکدست نیستند.
یکدست و استاندارد کردن این حجم از متن کاری نیست که در زمان معقولی انجام شدنی باشد و البته گنجور هم فاقد امکانات کافی برای چنین کاری است.
اما با ارائهٔ امکان ویرایش متون و تصحیح غلطهای تایپی انجام این کار خصوصاً برای متون پرمخاطب شدنیتر و در دسترستر شده است. چنانچه حرکتگذاری و آسانخوان کردن متون از اهدافی است که گروهی از همراهان گنجور با استفاده از این امکانات برای رسیدن به آن تلاش میکنند.
مشکلی که اینجا وجود دارد این است که در این وضعیت هم هنوز استاندارد مدون و مشخصی برای ویرایش و یکدست کردن خط در متون گنجور وجود نداشته و ارائه نشده است.
در این نوشته تلاش میکنیم به یک پیشنهاد اولیه بر اساس دستور خط فرهنگستان و بر اساس نیازمندیهای گنجور برسیم.
اوّل نیازمندیهای دستور خط در گنجور را با هم مرور کنیم:
۱. جستجوپذیری: یکی از مهمترین کارکردهای گنجور جستجوی متون است. دستور خط گنجور نباید برای رسیدن به اهدافی مانند آسانخوانی به گونهای ویژه، سلیقهای و غیرقابل پیشبینی شود که اشخاص نتوانند کلمات را مطابق صورتی که در گنجور ظاهر شده حدس بزنند و در کادر جستجو تایپ کنند. تعهد به جستجوپذیری دستور خطهایی را که ممکن است مزایایی از قبیل آسانخوانی ارائه کنند اما مطابق انتظار همگان نیستند و جا نیفتادهاند و استفاده از آنها نیاز به آموزش دارد نفی میکند.
تبصره: عموم موتورهای جستجو و همینطور جستجوگر داخلی گنجور حرکات (کسره، ضمّه، فتحه)، تشدید، همزهٔ بالای ه، تنوین و مواردی مانند آن را در جستجو نادیده میگیرند و آنها را حذف میکنند. از این جهت استفاده از این راهنماهای خوانش استاندارد مغایر با جستجوپذیری در گنجور نیست.
۲. خوانش آسان متون: شکل یک کلمه مثل «برد» در خط فارسی لزوماً نمایانگر آن نیست که کلمهٔ متناظر آن چه کلمهای بوده است. این کلمه میتواند «بُرْد»، «بَرَد»، «بُرَد»، «بَرْد» (به معنی سرما) باشد و حتی زمانی که کلمه به مدد محتوای جملهای که در آن به کار رفته مشخص شود عاملی به نام وزن شعر میتواند باعث شود که همان کلمه به گونهای متفاوت مثلاً با تشدید روی حرف «ر» خوانده شود. حرکتگذاری متون تا حد زیادی میتواند این نقیصه را جبران کند. برای آن که کار به افراط نکشد میتوانیم کلماتی را که کمتر پیش میآید به گونهٔ دیگری خوانده شوند استثنا کنیم.
قواعد پیشنهادی:
۱. در تایپ متون در ویندوز و سایر سیستم عاملها از صفحهکلید استاندارد فارسی (Persian Standard) استفاده کنید. این صفحهکلید با آنچه به طور معمول در ویندوز فعال میشود متفاوت است. تایپ نیمفاصله در این چینش با Shift+Space انجام میشود و امکان تایپ عموم حرکات استاندارد در آن با ترکیب Shift و سایر کلیدها وجود دارد (این چینش صفحهکلید در ویندوزهای خیلی قدیمی با نصب برنامهای جانبی در دسترس قرار میگیرد اما در ویندوزهای بعد از ویندوز ۱۰ و همینطور روی سیستمعاملهای جدید به صورت توکار در دسترس است). معضل احتمالی این صفحهکلید آن است که اعداد را به شکل فارسی و متفاوت با صورت لاتین آنها تایپ میکند که هم در جستجوپذیری و هم در عملیات محاسباتی یا ورود متن در کادرهای محدود شده به عدد در بعضی نرمافزارها و وبسایتها مشکلاتی ایجاد میکند که البته آن هم با سوییچ موقت به صفحهکلید انگلیسی و تایپ اعداد با آن حل میشود.
۲. یای کوتاه روی های ناملفوظ (مثلاً در «نامهٔ من») به همین صورت (هٔ) و با استفاده از نشانهٔ اختصاصی آن در صفحهکلید استاندارد فارسی قابل تایپ با نگه داشتن دکمهٔ Shift و فشردن کلید N (یا شیفت+د) نوشته میشود.
این نویسه در دستور خط فرهنگستان (نسخهٔ لینک داده شده منتشر شده در سال ۱۴۰۲) صفحهٔ ۳۳ نیز به عنوان نویسهٔ استاندارد تایپ یای کوتاه روی های ناملفوظ انتخاب شده است. مزیت آن به نسبت صورت متفاوت متداول یعنی نوشتن کامل ی که با نیمفاصله از ه جدا شده (نامهی من) آن است که در هنگام جستجو به طور کامل حذف میشود و بر خلاف صورت غیراستاندارد که حروف کامل را در جستجو حذف نمیکند در جستجوی عبارات کامل مثل «نامه من» به مشکل برنمیخورد. برای این ترکیب صورت دیگری با استفاده از یک شکل کامل (یک حرف که های ناملفوظ و یا را با هم تایپ میکند به صورت «ۀ») نیز با استفاده از چینش قدیمی صفحهکلید قابل تایپ است که به لحاظ مشکلاتی که در جستجوپذیری متن ایجاد میکند استفاده از آن درست نیست (نرمافزار گنجور در هنگام تأیید پیشنهادهای تصحیحی به طور خودکار آن را با صورت درست جایگزین میکند).
استثنای یای کوتاه روی های ناملفوظ: در موارد معدودی حرکت یای روی های ناملفوظ سکون است (مثال از اخوان ثالث: «به گردهیْ من، به رگهای فسردهیْ من، به زندهیْ تو، به مردهیْ من»). نوشتن آن به صورت پیشنهاد شده در این حالت به لحاظ آن که خواننده را در خوانش متن دچار اشتباه میکند پیشنهاد نمیشود و در این حالت استثنایی نوشتن آن به صورت یای کامل با سکون اجباری روی یا ارجح است.
۳. سرهم نویسی، جدانویسی: در مورد دو کلمهٔ پشت سر هم که به شکل ترکیب به کار گرفته شدهاند (مثلاً «اینجا» یا «گر چه»)، به این قواعد نگاه کنید: اول این که در عرف آیا این ترکیب سرهم نوشته میشود یا جدا، مواردی مانند اینجا و آنجا معمولاً جدا نوشته نمیشود و البته به نظر میرسد تکیه در تلفظ آنها در فرم سر هم و جدا متفاوت است، از این جهت آنها را جدا نمینویسیم، دوم (اگر قاعدهٔ اول این مورد را پوشش نداد) این که آیا معنای کلمهٔ ترکیبی با ترکیب دو کلمهٔ مجزا یکسان است یا خیر، اگر معنای کلمهٔ مرکب ترکیب دو بخش نیست قطعاً میبایست سرهم نوشته شود. سرهمنویسی با جدا کردن حروف چسبان با نیمفاصله ایرادی ندارد اما سرهم نویسی مواردی که نمیبایست سرهم نوشته شوند در آمارگیری کلمات مجزا در گنجور (امکانی که ممکن است بعدها ایجاد شود) مشکل ایجاد میکند.
۴. چسبیدن «که» به «آن» و «این» و موارد مشابه: در جایگاههایی که «که» به «آن» و «این» چسبیده و ترکیب «کان» و«کاین» را ساخته، ترکیب را جدا نمیکنیم (کهاین و کهآن پذیرفتنی نیست) و آنها را همانطور که خوانده میشوند مینویسیم. برای نمایش ترکیبی بودن کلمه صورت «کآن» بر «کان» و «کاین» بر «کین» ترجیح داده میشود. در مورد چسبیدن واو («و») به آن و این در حالتی که «وان» و «وین» خوانده میشود صورتهای «وآن» و «وین» قابل قبول است («واین» احتمالاً موجب بدخوانی میشود). نوشتن «کآن» و «کاین» به صورت «کآن» و «کاین» و هر گونه روشی که سلیقهٔ شخصی قلمداد شود و در متون متداول نباشد نیز درست نیست.
۵. «کی» در غزلیات شمس و «سد» در دیوان وحشی بافقی و … : تعهد به رسمالخطهای اختصاصی نسخ خطی الزامی نیست و جهت جستجوپذیر کردن آنها به شرطی که مسلم باشد که کلمهٔ متداول چیست («که» به جای «کی»، «آن که» به جای «آنک»، «صد» به جای «سد»، «قفس» به جای «قفص» و …) تغییر آن به کلمهٔ متداول ترجیح داده میشود.
۶. استفاده از علائم سجاوندی میبایست مطابق کارکرد و تعریف استاندارد آنها باشد و استفاده از آنها به منظور تسهیل خوانش زمانی قابل قبول است که در آن افراط نشود و القای معنای نادرست نکند. در صورتی که یک مصرع میتواند با توقف در پایان کلمات مختلف به چند صورت صحیح خوانده شود نمیبایست علامتگذاری باعث نفی صورتهای دیگر خواندن شعر شود چنان که محتمل است که شاعر عمداً قصد ایجاد ابهام روی نحوهٔ خواندن شعر را داشته است تا بتواند معانی متفاوتی را از این طریق خلق کند.
۷. علائم سجاوندی (ویرگول، علامت سؤال و علامت تعجب و …) به کلمهٔ قبلی بدون فاصله میچسبند و با کلمهٔ بعدی فاصله دارند (نمونه: «گفتا: کدام دل؟ چه نشان؟ کی؟ کجا؟ که برد؟» و نه «گفتا : کدام دل ؟ چه نشان ؟ کی ؟ کجا ؟ که برد ؟») .
۸. جایگاه قافیه: بعضی از قواعد رسمالخط در جایگاه قافیهٔ اشعار برای ایجاد یکدستی در قوافی استثناپذیر هستند. یعنی اگر رعایت رسمالخط صحیح در جایگاه قافیه به یکدستی قوافی یک شعر لطمه بزند از آن صرف نظر میکنیم.
این متن یک پیشنویس ناقص و اولیه است. از دوستانی که از ویراستاری و رسمالخط فارسی سررشته دارند و در آن مطالعه کردهاند و با رویکرد گنجور در مورد تسهیل جستجو در کنار تعهد به یک استاندارد عمومی و پرهیز از رویکرد سلیقهای همگام و همفکر هستند خواهشمندیم نکاتی را که باید در این زمینه در نظر گرفته شود در نظرات این نوشته اعلام کنند تا به آن افزوده شود.
با درودهای فراوان به گردانندگان، ویرایشگران و خوانندگان گنجور، اینجانب به عنوان عضو کوچکی از کاربران ویرایشگر گنجور، با اهداف خوانش آسان و جستجوپذیری در ویرایش متون گنجور همدل و همنظر هستم. در مورد تعیین الگو و روش انجام ویرایشها در متون گنجور نیز با وجود انتقاداتی که میتوان به بعضی موارد دستور خط فارسی فرهنگستان زبان و ادب فارسی (ویراست جدید – ۱۴۰۱) وارد دانست، چارچوب کلی آن را قابل اتکا میدانم.
همچنین قواعد پیشنهادی در متن فوق نیز مناسب و مفید است. اما به نظر اینجانب علاوه بر قواعد پیشنهادی ذکرشده، توجه به قواعد زیر نیز در ویرایش متون گنجور بسیار حائز اهمیت خواهد بود:
۱. حذف فاصله میان اجزای ترکیبها: ترکیبها متشکل از کلمات مجزایی هستند که با هم یک واژه حساب میشوند و به یک مفهوم اشاره میکنند. بنابراین نباید میان اجزای آنها فاصلهی کامل گذاشت. انواع ترکیبات را میتوان به دستههایی تقسیم کرد:
الف- اسم+صفت (شهرزاد – غمخوار- آبکش – رویزرد – گلدرشت – رنجبر)
ب- صفت + اسم (خوبروی – بدکردار – درشتاندام)
پ- اسم + اسم (ابروکمان – کمانابرو – زمینحلم – دریادل – دفترمشق – امیرنظام)
استثنا: طبق دستور خط فرهنگستان مصدرها باید با فاصله نوشته شوند (فاصله گرفتن)
امروزه معمولا اجزای ترکیبها را با نیمفاصله از هم جدا میکنند، اما در بعضی موارد، مخصوصا مواردی که عرف نوشتاری موافق است، بخشها بههمچسبیده نوشته میشوند (رنجبر)
۲. حرکتگذاری و نوشتن تشدید در کلمات همنگاشت، کلمات دشوار یا ناآشنا و کلماتی که تلفظ آن در شعر تغییر کرده است: کُشتن و کِشتن – مُعظَم و مُعَظَّم – طَمغاج – خوش و خوَش- گر بر سر خاشاک یکی پشّه بجنبد (نوشتن تشدید). در مواقعی که دو خوانش متفاوت امکانپذیر باشد، باید حرکتگذاری یا نوشتن تشدید انجام نشود تا هر دو صورت قابل درک باشد.
۳. نوشتن کسره اضافه: اگرچه در نوشتار عرفی، عموما این کسرهها نوشته نمیشوند، اما از اهمیت فوقالعادهای در زبان فارسی برخوردارند. به علت تاثیر بسیار مهمی که نوشتن کسرهی اضافه ( و وصف) در آسان خوانده شدن و صحیح و سریع درک شدن مفهوم عبارات و وزن در شعرها دارند، پیشنهاد میشود در گنجور این کسرهها تا حد امکان نوشته شوند. (روشنیِ طلعتِ تو ماه ندارد – چون خمُشانِ بیگنه)
دو قاعدهی اخیر میتوانند خواندن و درک متون ارزشمندی را که به یمن گنجور در دسترس همه قرار دارند، برای افراد علاقهمند غیرمتخصص یا تازهوارد نیز تا حدی مقدور و میسّر کنند.
با آرزوی بهروزی برای فارسیزبانان و فارسیدوستان، به ویژه گردانندگان محترم این سایت ارزشمند.
یاد دارم سی چهل سال پیش بزرگسالان آنچه را کسره اضافه میگویید با زبر یا چیزی میان زبر و زیر میگفتند مردَ دانشمند – دخترَ همسایه – هنوز هم در افغانستان و تاجیکستان و بسیاری از جاهای ایران انرا به همین گونه میگویند -با فراگیر شدن رسانه و لهجه تهرانی کسره رواج پیدا کرده اما این بدین معنی نیست که این رواج کنونی که بر گرفته از لهجه تهرانی هست درست است
این که دوستان این همه بر کسره گذاری تاکید دارند به گمانم کاری دیکتاتوری و نادرست است –
با کسره گفتن تنها در اضافه نیست واژگانی چون خانه پرده پروانه روزنه ستاره مایه که پیشتر خانگ پردگ پروانگ روزنگ ستارگ بودند با نگفتن گ به خانَ
پردَ ستارَ و ایندست گشتند صدای زبر اگر کشیده باشد آ میشود و اگر کشیده نباشد زبر کوتاه است برای همین پیشینیان ا را خم کرده تا صدای زبر بدهد و انرا در پایان پرده خانه مایه و اینگونه واژگان نوشتند این که پایان اینگونه واژگان میبینیم هـ نیست بلکه صدای زبر است در این وازگان براستی گ از انها نیفتاده و هنوز هم اگر بخواهیم چیزی را به خانه پیوند دهیم یا چند ستاره را
بگوییم میگوییم خانگی ستارگان –
همچنانکه در خوانده برده نیز حرف پایانی زبر است و نه ه –
دیگر انکه مه که مس کس مهین کهین مسین کسین است (با زبر ) چهل سالی است که دیوانه وار زیر مه مهتر نشانه زیر مینهند بدین گمان که مه ماه اسمان است و نمینگرند که مه نیز مه گرفتگی است و میغ – اینان نمینگرند که زنان و دختران نام مهستی و مهین دارند فردوسی نیز انرا با شه وره پساوند کرده
نمونه دیگر
سلام و سپاس.
سالها پیش از این، برای نگارش و ویرایش مجموعهای از اشعار کهن، شیوهنامهای تدوین کرده بودم که گمان میکنم بسیاری از نکات آن همچنان معتبرند و در تنظیم محتویات «گنجور» نیز بهکار میآیند؛ بنابراین، برخی از آنها را، بهتدریج، اینجا منتشر میکنم:
شیوهٔ نگارشِ متونِ ادبیِ کهن تابعی است از مسائلِ دستور تاریخی و سبکشناسی تاریخی و بلاغت (بهویژه بدیع) و معناشناسی و عروض. برای ثبت این متون، بایست از این مسائل آگاه بود و آنها را مد نظر قرار داد. در بسیاری از مواضع، ملاحظهٔ اصولِ امروزینِ رسمالخط و نشانهگذاری و اولویتدادن به آنها، موجب آن خواهد شد که این متون چنانکه بایسته است منتقل و فهم نشوند. اگر بنا بر رعایتِ حداکثریِ این اصول نوظهور است، میشود آن مسائل را در حاشیه یادآور شد.
اینک، چند نمونه:
۱- گر بگویم که مرا با تو سر و کاری نیست
در و دیوار گواهی بدهد کاری هست
اینجا، در مصراع دوم، نوشتنِ «کاری هست» بهصورتِ «کآری هست» یا ــ فراتر از این ــ «کـ: ‘ـآری هست’»، حتی اگر بر پایهٔ قرائت درستی باشد، با دقایق بلاغی در تعارض است؛ بدین ترتیب، ایهام و جناس تباه خواهند شد. (دربارهٔ متون کهن، نمیتوان فقط صورتِ شنیداری را ملاک قرار داد.)