تلفظ صحیح گنجور

هر از چند گاه دوستانی تماس می‌گیرند و متذکر می‌شوند که تلفظ «گنجور» نه ganjoor که ganjvar است و من در انتخاب نام دامنه اشتباه کرده‌ام. منشأ این قضیه گویا یک یا چند فرهنگ فارسی است که تلفظ این واژه را به این نحو ثبت کرده یا ارجاع به ریشهٔ این واژه است که آن را مرکب از «گنج» و «بر» می‌دانند و اعتقاد دارند اصل این واژه «گنجبَر» است و وقتی «ب» به «و» تبدیل می‌شود باید آن را گنجوَر بخوانیم. در هر صورت، برای ارجاع بعدی دوستان مطلبی را که چندباره در پاسخ به ایمیلهای دوستان نوشته‌ام اینجا دوباره مطرح می‌کنم:

اوّل آن که در نسخهٔ آنلاین لغتنامهٔ دهخدا هر دو تلفظ برای گنجور ثبت شده (تلفظ اول نشان دهندهٔ آن است که واو حرکت ندارد و باید کشیده خوانده شود):

گنجور در لغتنامه

راهنمای بعدی برای این که این واژه باید ganjoor تلفظ شود یا حداقل تلفظ این واژه به این صورت اشتباه نیست آن است که توجه کنیم دو تلفظ مورد بحث (ganjoor و ganjvar) هموزن نیستند، لذا اگر در شعر موزونی بتوان این واژه را ganjoor خواند دیگر نمی‌توان آن را ganjvar خواند زیرا وزن شعر به هم می‌ریزد و بالعکس. علاوه بر آن می‌توان به این نکته توجه کرد که شاعران کهن این واژه را در جایگاه قافیه با چه کلماتی همقافیه آورده‌اند.

با توجه به نکات یاد شده شاهدهای لغتنامه برای این کلمه را در این صفحه و کاربرد آن را در شعر شاعران گنجور بازخوانی کنید و سعی کنید یک مورد را بیابید که در آن بشود این واژه را ganjvar خواند و وزن شعر درست بماند و شعر موزون خوانده شود!

گنجور نه گنجور!
گنجور در جایگاه قافیه

11 فکر می‌کنند “تلفظ صحیح گنجور

  1. محمدخواه

    با سلام

    در مورد نامگذاری دامنه باید بگویم که دلیل معنایی برای بنده مهم نیست .
    بنا به احترام و انتخاب شما تلفظ صحیح آن به صورت ganjoor { گنج (او) ر }
    پس باید خوانده شود ؟

  2. محسن حسن وند

    با توجه به بیت یکی به آخر و وزن غزل زیر از مولانا تلفظ ganjoor درست است.

    پیش از آن کاندر جهان باغ و می و انگور بود از شراب لایزالی جان ما مخمور بود

    ما به بغداد جهان جان اناالحق می‌زدیم پیش از آن کاین دار و گیر و نکته منصور بود

    پیش از آن کاین نفس کل در آب و گل معمار شد در خرابات حقایق عیش ما معمور بود

    جان ما همچون جهان بد جام جان چون آفتاب از شراب جان جهان تا گردن اندر نور بود

    ساقیا این معجبان آب و گل را مست کن تا بداند هر یکی کو از چه دولت دور بود

    جان فدای ساقیی کز راه جان در می‌رسد تا براندازد نقاب از هر چه آن مستور بود

    ما دهان‌ها باز مانده پیش آن ساقی کز او خمرهای بی‌خمار و شهد بی‌زنبور بود

    یا دهان ما بگیر ای ساقی ور نی فاش شد آنچ در هفتم زمین چون گنج‌ها گنجور بود

    شهر تبریز ار خبر داری بگو آن عهد را آن زمان کی شمس دین بی‌شمس دین مشهور بود

  3. غنچه گی

    با کمال احترام به نظر اینجانب یافتن صحت تلفظ یک حرف به مدد شعری درست به نظر نمی رسد چرا که در شعر باید تابع وزن باشیم و به ناچار بسیار پیش می آید که کلمه را خارج از الفظ درست و متعارف آن بیان می کنیم در اینگونه مواقه ما با یک استثناء مواجهیم و بدیهی است که قابل تعمیم نیست مثلا
    هرکه مزروع خود بخورد و بخید /وقت خرمنش خوشه باید چید
    ” اگر در اشتقاق بعضی از کلمات فارسی دقت بکنید می بینید که تحریف ها در این کلمات راه یافته است. مثلا این چهار کلمه ی «دستور» و«رنجور» و «مزدور» و «گنجور» که ما امروز آن ها را با اشباع «واو» مانند «دور» و «شور» تلفظ می کنیم و حتی بزرگان زبان ما آن ها را به همین شکل قافیه بسته اند در اصل به فتح «واو» بوده است مانند «دانشوَر» و «هنروَر» و «پیشه وَر» و کلماتی نظیر آن ها.
    یکی از معانی «دست»، اختیار است و «دستوَر» به معنی صاحب اختیار مانند «هنرور» و «پیله ور» باید خوانده شود و به همین قیاس «مزدور» و «رنجور» . «گنجور» و چون در این خط «واو» این کلمات را به دو شکل می توان خواند این کلمات را تحریف کرده اند.
    با احترام مجدد

    در تقویم ایران پیش از اسلام، که هر ماه را سی روز حساب می کردند پنج روز از بازمانده ی سال را در پایان سال جداگانه می گرفتند و به آن پنج روز «وهیزک» یا«بهیزک» می گفتند. بسیاری از شاعران ایران این کلمه ی بهیزک را «بهترک» خوانده و در شعر به همین گونه آورده اند چنان که در وزن شعر جز بهترک نمی توان خواند. در دین زردشت نام پلی هست در میان بهشت و دوزخ که «چینوت» با «چینود» باید خواند. تصور نمی کنید که حتی بزرگان زبان ما در شعر خود این کلمه را به چه اشکال مختلف درآورده اند و می توان مقاله ی مخصوص در این زمینه نوشت.

  4. سخن+ور= سخنور = صاحب سخن و م>م

    با درود همانگونه که شماهم میدانید ” ور ” پسوندی است به معنای دارنده مانند سخن+ور= سخنور = صاحب سخن و به همین منوال>…. دادور/ سرور= صاحب سر یعنی بزرگ/جانور =دارای جان)نامور/شعله ور=دارای شعله/ بارور =دارای ثمر و میوه /دانشور/کدیور = دنیا دار /کامور/هنرور / زیور= دارای آرایش و زیبایی و زی درواقع خلاصه شده زیب به معنای آرایش است و…… گنج + ور هم در متون و نه در شعر شایسته است gangvar خوانده شود .در شعر شاعر به لحاظ ضرورت وزن گاهی کلمات را با تلفظی دیگر بکار می برد . در دیوان حافظ از این نمونه ها فراوان است .

  5. علیرضا اسداللهی

    آرزوی تندرستی و سعادت برای همه کلمه گنجور ganjoor کاملا صحیح است و بیانگر معنی واقعی و اصیل میباشد والسلام

  6. نجفی

    استشهاد به شعر – که در آن مجوز تخریب صرف و ساختار و اعراب واژگان جایز است- برای یافتن صحت تلفظ لفظ، نشاید. با احترام

  7. حمیدرضا نویسنده

    این که می‌فرمایید نظریه کدام استاد است؟! چه کسی گفته شاعران مجوز تخریب و تغییر تلفظ کلمات را به دلخواه خود دارند؟ این صحیح نیست و آنچه در شعر فارسی می‌بینید در چارچوب قواعد منعطف زبانی است و مجوز آن را زبان به گوینده داده نه این که گوینده مجوزی به لحاظ شاعر بودنش داشته باشد. در کل هر تغییر و شکلی از کلمات را که در شعر می‌بینید در نثر هم مجاز است و عموماً نمونه دارد. شاعر بعضاً به لحاظ محدودیتهای وزن و قافیه شکل مُجازی از کلمه را «انتخاب» می‌کند نه این که «تولید» کند. قطعاً کسی که برای درست درآمدن شعرش مجبور می‌شود تلفظ‌های من‌درآوردی برای کلمه بسازد فاقد تواناییهای حداقلی برای سخنوری است. توجه دارید که بحث ما محدود به نمونه‌های مشابه این بحث است و ساخت ترکیب‌های جدید و نوآورانه داستان دیگری دارد.
    در مورد کلمهٔ گنجور همه جا جای آن وجود داشته که از تلفظی استفاده شود که بعضی دوستان تصور می‌کنند صحیح است. چرا حتی یک نمونه هم ندارد؟

  8. حسین

    با توجه با استعمال زیاد کلمه گنجووردر زبان شاعران گذشته انگار این کلمه من‌درآوردی وخودساخته نیست بلکه واقعا گنجوور معنی گنجوَردارد

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

این سایت از اکیسمت برای کاهش هرزنامه استفاده می کند. بیاموزید که چگونه اطلاعات دیدگاه های شما پردازش می‌شوند.