گیت (git) و کابردهای آن برای شعر سرودن به شیوهٔ مشارکتی

آقای دکتر احمدرضا بهرام‌پور عمران در کانال تلگرام خودشان تا به حال چند باری دربارهٔ «شعر مشارکتی» -شعری که چند شاعر در سرودن آن کمک می‌کنند- صحبت کرده‌اند.

از آن جمله:

شعرِ مشارکتی/ شعرِ چندشاعره

در اغلبِ رشته‌های هنری می‌توان نمونه‌هایی از آثار را برشمرد که با همکاری دو یا چند تن آفریده شده. گمان می‌کنم مشهورترین نمونه‌های این همکاری را باید در عالمِ موسیقی و آثارِ دوصدایی یا چندصدایی جُست. در شعرِ فارسی اما کهن‌ترین نمونه شاید همان ماجرای احتمالاً افسانه‌ای چگونگیِ راه‌یافتنِ فردوسی به دربارِ محمود، با سرودنِ مصراعِ «مانند سنانِ گیو در جنگِ پشن» در تکمیلِ یک رباعی باشد. [این افسانه را در تذکرة الشعرای دولتشاه سمرقندی نیز می‌توانید در این صفحه بخوانید] در تاریخِ ادبیاتِ فارسی منظومه‌هایی ناتمام‌مانده (ازجمله منظومه‌ای از وحشیِ بافقی) نیز سراغ‌داریم که شاعر یا شاعرانی دیگر آن را به سرانجام‌رسانده‌اند. و این نمونه‌ها جدا از حک و اصلاح و چکش‌کاری‌های اساسیِ آثارِ شاعران از سوی دیگر شاعران یا منتقدان است. در شعرِ جهان اعمالِ ویرایشِ سخت‌گیرانهٔ ازرا پاوند بر «سرزمینِ بی‌حاصلِ» الیوت مشهور است؛ در شعرِ امروزِ فارسی نیز قطعه‌ای از شاملو که سطرهایی از آن را نیما (در مقامِ استاد) ویرایش‌‌کرده‌ و سطرهایی از آن را سروده است. ضمناً حسابِ اشعارِ مشارکتی یا دوشاعره و گاه چندشاعره، جدا از دفترهایی است که گاه ممکن است دو یا چند شاعر با قطعاتِ شخصی در دفتری واحد منتشرکنند؛ برجسته‌ترین نمونهٔ آن هم «ترانه‌‌ها/بالادهای غنایی» سرودهٔ کولریج و وردزورث است. گرچه اغلبِ قطعاتِ این مجموعه از آنِ وردزورث است اما قطعهٔ مشهورِ «دریانوردِ کهنسالِ» کولریج نیز در همین دفترِ مشترک آمده است. خواهران برونته (امیلی، شارلوت و آن) نیز مجموعه‌شعری را مشترکاً و با نام مستعار منتشرکردند؛ اثری که تنها دو نسخه از آن به فروش رسید. بیست و‌یک قطعه از این مجموعه سرودهٔ امیلی برونته بود (زن و ادبیات، گزینش و ترجمهٔ منیژه نجم عراقی و همکاران، نشر چشمه، ۱۳۸۲، ص ۳۹۴).‌ در ایران نیز صدرالدین الهی و غ. تاج‌بخش مجموعه‌ای مشترک با عنوانِ «خار» منتشرکردند. در عالمِ داستان‌نویسی نیز «شب‌های مِدان»، مجموعه‌داستانی مشارکتی است نوشتهٔ امیل زولا و هم‌فکرانش، در گروهِ «مِدان»*.

در شعرِ امروز مشهورترین قطعاتِ دوشاعره در دفترهای یدالله رویایی نمونه دارد. دلتنگی‌های ۵ و ۶ را رویایی و فروغ با هم سرودند و رویایی در توضیح آورده: «چقدر بدبختم من که هنوز مانده‌ام تا در این جهان بنویسم که دلتنگی‌های ۵ و ۶ را با فروغِ آن‌جهانی، با هم ساخته‌بودیم» (انتشاراتِ روزن، ۱۳۴۶، ص ۱۱۴). رویایی در یادداشتی دربارهٔ قطعه‌ای در دفترِ «دریایی‌ها» نیز یادآورشده: «سطرِ آخرِ صفحهٔ ۶۷ و سه سطرِ اولِ [صفحهٔ] ۶۸ از فروغ است» (انتشاراتِ روزن، ۱۳۴۷، ص ۷۸):

«دلتنگیِ ۶»

«شب در گریزِ اسبِ سیاه/ یک صف درخت/باقی‌می‌مانَد/ در چهار کهکشانِ نعل/ یک صف درخت/ بی‌شیهه می‌گذشت/ رگِ بریده دهان باز کرد و ریخت/ افقِ دراز/ دراز/ درازِ لخته‌لخته، درازِ مذاب/ زنی در اصطکاکِ ران‌هایش/ گُر می‌گرفت/ ستاره‌ای رسیده در تهِ خود چکه‌کرد/ صدایی از سرعت پرسید: کجا؟/ کجا؟/ اما جواب/ گذشتن بود/ و در گریزِ اسبِ سیاه/ سرعت پیاده‌می‌رفت/ سرعت صفِ درخت بود که می‌ماند» (دلتنگی‌ها ۸_۲۶).

نمونهٔ برجستهٔ دیگر از این شاید که بتوان‌گفت «باهم‌سرایی» را در قطعه‌ای نُه‌سطری از اسماعیلِ شاهرودی، هوشنگِ بادیه‌نشین و یدالله رویایی، می‌توان دید. تفاوتِ این قطعه با نمونه‌های مشابه در آن است که این‌جا نیز مانندِ نمونه‌های مشارکتیِ فروغ و رویایی (در «دلتنگی‌ها») پیدا نیست کدام‌یک از شاعران کدامین سطر را سروده:

«توکلتُ علی‌الله»

  • مردِ ماهیگیر با نجوای بسم‌الله
  • قایقِ خود را بسانِ قایقِ خورشید
  • روی ناهموارِ موج آهسته‌می‌رانَد
  • دست‌هایش می‌سراید آیت‌الکرسی به هر آمد-شدِ پارو
  • و نگاهش می‌دهدپرواز صدها مرغِ سبزِ بادها را در فضای قصرهای موج
  • آفتابِ گرم را با جلوهٔ هر یاد می‌خوانَد
  • آفتاب اما نمی‌داند که مردی هست و موجی از توکلت‌ُ علی‌الله در سرش سرشارِ ماهی‌ها
  • وینک آیا در درونِ تورِ ماهی‌گیر
  • حسرتِ صد ماهیِ چالاک می‌ماند؟
    (اسماعیلِ شاهرودی، مجموعه اشعار، انتشاراتِ نگاه، ۱۳۹۰، صص ۱-۳۴۰).

* عنوانِ گروه؛ و دراصل نامِ مِلکی از امیل زولا که ناتورالیست‌ها در آن گردهم‌می‌آمدند.

استاد گرامی در دو نوشتهٔ دیگر نیز به همین مسئله اشاره کرده‌اند. یک جا شعری مشترک از رؤیایی و فروغ را که در نوشتهٔ پیشین دربارهٔ آن صحبت کرده بودند آورده‌اند و جای دیگر همین اخیراً دربارهٔ شعر طنز دیگری سرودهٔ شاعران عضو محفل قمپز صحبت کرده‌اند.

غرض از نقل این مقدمه آن بود که به دوستان شاعر ابزاری را که برنامه‌نویسان برای برنامه‌نویسی مشارکتی از آن استفاده می‌کنند معرفی کنم. این ابزار سورس کنترل نام دارد و پرطرفدارترین نرم‌افزاری که امکانات چنین ابزاری را در دسترس می‌گذارد گیت (git) نام دارد که بدون نیاز به نصب نرم‌افزار از طریق سایت گیتهاب قابل استفاده است.

روش استفاده از آن به این صورت است که می‌توانید با تعریف یک پروژه، یک فایل متنی در آن ایجاد کنید. سپس کاربران دیگر یک کپی از پروژهٔ شما بسازند (به اصطلاح آن را فورک کنند) و فایل متنی شما را ویرایش کنند. یا کلمات آن را تغییر دهند یا خطوطی از آن را حذف و خطوط جدیدی به آن اضافه کنند. تغییرات آنها روی پروژهٔ شما تأثیر نمی‌گذارد. اما آنها می‌توانند درخواست کنند که تغییراتشان روی پروژهٔ شما اعمال شود (به اصطلاح پول‌ریکوئست (pull request) بزنند). شما می‌توانید درخواست تغییرات دریافتی را رد کنید یا آن را بپذیرید و روی فایل متنی اصلی اعمال کنید. به این ترتیب تاریخچهٔ تغییرات، این که چه کسی چه تغییری را داده و کدام خط سرودهٔ چه کسی است در تاریخچهٔ پروژه قابل مشاهده خواهد بود.

استفاده از گیت برای سرودن مشارکتی شعر!

2 فکر می‌کنند “گیت (git) و کابردهای آن برای شعر سرودن به شیوهٔ مشارکتی

  1. صدرا صبوری

    سلام.
    خیلی خوشحال شدم که چنین حرکت جالبی را از طرف جامعه ادبی میبینم. امیدوازم که ادامه‌دار باشه.
    میخواستم بدونم نمونه‌ی ریپوزیتوری شعر اشتراکی فارسی وجود داره؟ خیلی خوب بود اگر در اتتهای مطلب لینک به یکی از این ریپوزیتوری‌ها را معرفی می‌کردید.
    همچنین به نظر می‌رسد در بازگردانی کلمه پول ریکوئست به انگلیسی اشتباه نوشتاری رخ داده است. (Pool به جای Pull)

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

این سایت از اکیسمت برای کاهش هرزنامه استفاده می کند. بیاموزید که چگونه اطلاعات دیدگاه های شما پردازش می‌شوند.